یک کارشناس مسائل بینالملل گفت: ما استراتژی کلانی در حوزه انرژی نداریم، یک روز صحبت از صادرات گاز ایران به اروپا در میان است، روز دیگر خط لوله صلح مطرح میشود یا خط لوله پارسی که قرار بود گاز از ایران به عراق، سپس سوریه و دریای مدیترانه برسد، مطرح میشود. اما همه این پروژهها ناکام بودهاند.
به گزارش ایلنا، راشاتودی به نقل از علی خان سفیر پاکستان در روسیه اعلام کرده که پروژه ساخت خط لوله انتقال گاز «پاکستاناستریم» با همکاری روسیه و پاکستان بهزودی آغاز میشود.
او گفته است: پس از سالها مذاکره، مسکو و اسلامآباد سرانجام توافقنامهای را امضا کردند و از آن زمان تاکنون پیشرفت قابل توجهی حاصل شده است.
سفیر پاکستان در روسیه ضمن ابراز خوشبینی نسبت به اجرای پروژه مذکور تاکید کرده است: انتظار داریم به محض نهایی شدن جزئیات این توافق، اجرای این طرح آغاز شود، این موضوع تأثیر قابل توجهی بر سرمایهگذاریهای آینده پاکستان خواهد داشت.
نفوذ گازی روسها به مرزهای شرقی ایران
شعیب بهمن در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا، در اینباره اظهار داشت: پاکستان کشوری است که نیاز قابل توجهی به انرژی دارد و در طول سالهای گذشته از جهات مختلف از کمبود و توزیع مناسب انرژی در سراسر کشور رنج برده و پاکستاناستریم پروژهای است که قصد دارد شمال تا جنوب پاکستان را از طریق خط لوله گاز پوشش دهد و بر این مبنا دولت پاکستان امید دارد که با احداث این خط بتواند دسترسی صنایع و شهروندان خود را به نحو بهتری تامین کند.
وی افزود: روسیه یکی از کشورهایی است که از ابتدا نامزد احداث خط لوله مذکور بوده و به نظر میرسد با توجه به رایزنیهای صورت گرفته بین طرفین احداث این خط لوله نهایی شده و قرار است مراحل اجرایی آن آغاز شود.
آغاز همکاری گازی؛ پایانی بر یک جنگ سرد
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه خط لوله پاکستاناستریم در سطحی کلانتر در روابط روسیه و پاکستان قابل ارزیابی است، گفت: اسلامآباد در طول سالهای اخیر سعی کرده نگاه جنگ سردی به مسکو را کنار بگذارد و روابط خود را با روسیه گسترش دهد بهنحوی که شاهد شکلگیری همکاریهای نظامی-امنیتی بین دو کشور بودهایم و قاعدتا انجام این پروژه نه تنها نقش موثری در پیشبرد همکاریهای پاکستان-روسیه خواهد داشت بلکه نقش روسیه را در پاکستان به شکل چشمگیری افزایش میدهد.
چقدر ضرر کردیم؟
وی درباره سرانجام پروژه تاپی و خط لوله صلح در صورت اجرای پاکستاناستریم توضیح داد: تاپی با مشکل عمده نبود امنیت مواجه بوده چراکه به هرحال وقتی بحث از این پروژهها است بلافاصله موضوع امنیت هم مطرح میشود و مهمترین مسئله هم شرایط ناامن افغانستان است، در حال حاضر آنگونه که شواهد نشان میدهد پاکستان تمایل دارد گاز مصرفی خود را از طریق قطر تامین کند و تحقق این مسئله میتواند به از دست رفتن یک فرصت قابل توجه برای ایران مبدل شود، چراکه ایران در مجاورت جغرافیایی با پاکستان است و احداث خط لوله انتقال گاز از ایران بسیار راحتتر از انتقال گاز مایع از قطر است، زیرا به دلیل هزینه بالا و لزوم عبور از بستر دریا امکان احداث خط لوله از قطر به پاکستان وجود ندارد، بنابراین باید از طریق کشتیهای مخصوص این کار انجام شود که هزینه زیادی دارد، در حالی که ساخت خط لوله انتقال گاز ایران به پاکستان میتوانست با هزینه کمتری پیش برود.
سکوت ایران و خط لولهای که میتوانست به چین هم برود
بهمن بیان داشت: اکنون مسئله اساسی اینجاست که هم در داخل ایران دیگر برای این پروژه سرمایهگذاری نمیشود و سالها مسکوت مانده و به شکل جدی پیگیری نمیشود و هم طرف پاکستانی تحت فشارهای امریکا تمایلی به تداوم احداث خط ندارند، در حالی اگر خط لوله صلح بین ایران- پاکستان- هند و حتی در مراحل بعد تا چین اجرا میشد، ظرفیت قابل ملاحظهای برای صادرات گاز ایران ایجاد میشد و هم اینکه به همکاری منطقهای بین کشورها دامن میزد.
وی درباره از دست رفتن بازارهای صادراتی ایران گفت: بازار گاز کاملا رقابتی است و رقابت در این بازار هم صرفا محدود به ایران و روسیه نمیشود، قطعا هر کشوری که منبع انرژی دارد در درجه اول تمایل دارد که بازارهای خود را حفظ و در درجه دوم آنها را توسعه دهد، بنابراین این مسئله طبیعی است. کما اینکه علاوه بر روسها تمام بازیگران مهم مثل قطر دائما در تلاشند بازار صادراتی خود را تنوع بیشتری داده، مسیرهای جدیدی برای صادرات پیدا کنند و همچنین قراردادهای بلندمدتی برای صادرات منعقد کنند.
باخت گاز ایران در برابر سیاستهای انرژیِ روسیه و قطر
این کارشناس مسائل روسیه خاطرنشان کرد: روسها در سالهای گذشته چند پروژه را همزمان دنبال میکردند، یکی اینکه بتوانند درصد بالای صادرات گاز به اروپا را حفظ کنند که با احداث خط لوله نورداستریم۲ این اتفاق میافتد، از طرف دیگر تمایل بسیار زیادی داشتند که بتوانند با چینیها هم همین پروژه را پیش ببرند که در سالهای اخیر انجام شد، بنابراین سیاست روسیه تا حد زیادی مشخص است، آنچه که نامشخص بوده سیاست انرژی ایران است. ما استراتژی کلانی در حوزه انرژی نداریم تا بتوانیم تشخیص دهیم بازارهای بلندمدت ما در کجا قرار دارند، یک روز صحبت از صادرات گاز ایران به اروپا در میان است که به دلیل مسائل سیاسی و تحریمها به کلی کنار گذاشته میشود، روز دیگر خط لوله صلح مطرح میشود که آن هم به هزاران دلیل فراموش میشود و یا خط لوله پارسی که قرار بود گاز از ایران به عراق، سپس سوریه و دریای مدیترانه برسد، مطرح میشود. اما همه این پروژهها ناکام بوده و یا در حد طرح مانده و اساسا از سوی هیچ نهادی دنبال نشدهاند.
فرصتهایی که دودستی تقدیم رقبا شد
وی یادآور شد: البته در اینکه تحریمها و فشارهای امریکا در عدم اجرای پروژههای گازی ایران دخیل بوده تردیدی نیست، اما واقعیت اینکه دیپلماسی مشخصی هم از سوی ایران و نهادهای ذیربط وجود نداشته است. در تمام دیدارها و تماسهای تلفنی وزارتخارجه و یا نهادهای ذیربط عملا بحثی در مورد خط لوله صلح نیست در حالی که راهاندازی این خط نیاز به پیگیری و رایزنی مستمر دارد، وقتی خودمان موضوع را رها میکنیم، کاملا مشخص است سایر بازیگران از فرصتهای موجود استفاده خواهند کرد و اجازه ورود به دیگر کشورها نمیدهند بنابراین نه تنها روسیه بلکه سایر کشورها هم رقابت تنگاتنگی را در زمینه توسعه صادرات دنبال میکنند.
بهمن تاکید کرد: قاعدتا برای کشوری مثل پاکستان بسیار بهصرفهتر خواهد بود که گاز خود را به جای قطر و از طریق حمل با کشتی از مسیر خط لوله از ایران دریافت کند، زیرا هم صرفه اقتصادی و هم جریان مستمر دارد، ولی مبادلات و فشارهای سیاسی دخیل بوده و هستند.