شفقنا- کارشناس امور آسیای میانه و قفقاز علاوه بر بررسی علل درگیری ارمنستان و آذربایجان در قره باغ، بیان کرد: به چهار دلیل این مناقشه در کوتاه مدت حل و فصل نخواهد شد و در میان مدت نیز تحول شگرفی روی نخواهد داد، اول اینکه قره باغ در افکار عمومی هر دو کشور به موضوعی حیثیتی و ملی تبدیل شده بنابراین کوتاه آمدن دولتها در این مناقشه می تواند به سقوط آنها بیانجامد. دوم اینکه احزاب و جریانهای اپوزوسیون در هر دو کشور مخالف هرگونه سازش و مذاکره دولت ها هستند، سوم اینکه دو دولت در طول سالهای گذشته از وجود این مناقشه برای تحکیم قدرت خود استفاده کردند و به همین دلیل تمایلی به حل و فصل مناقشه ندارند، چهارم اینکه بازیگران منطقه ای و بین المللی ذی نفع و ذی نفوذ هم تمایلی برای حل این مناقشه ندارند زیرا از وجود بحران بیشتر نفع می برند و آن را عاملی برای تقویت حضور و نفوذ خود در منطقه میدانند.
شعیب بهمن در گفت وگو با شفقنا، به عوامل شکل گیری درگیری ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ اشاره و اظهار کرد: منطقه قفقاز از نظر استراتژیک پل ارتباطی بین شرق و غرب و شمال و جنوب به حساب میآید. منطقهای است که دریای خرز را به دریای سیاه متصل میکند و میتواند از جنوب، ایران و کشورهای عربی را به روسیه و کشورهای اروپایی متصل کند؛ بنابراین از حیث ژئوپلتیک این منطقه دارای اهمیت است. همچنین وجود منابع طبیعی مانند انرژی در دریای خزر و مسیرهای انتقال آن به سمت اروپا بر اهمیت استراتژیکی این منطقه افزوده است.این عوامل موجب شده تا قفقاز همواره در طول تاریخ محل رقابت قدرتهای بزرگ باشد. از جنبه تاریخی نیز این منطقه محل تلاقی تمدنها و مذاهب گوناگون بوده است. به نحوی که امروزه میتوانیم تأثیرات این تلاقی تمدنی را مشاهده کنیم. کما اینکه هم تمدن ایرانی، هم تمدن ترکی و یا روسی بر منطقه تأثیرگذاشتهاند که این موضوع ویژگی قابل توجهی برای منطقه قفقاز به شمار میرود.
وی ادامه داد: از دیگر دلایل مناقشه ارمنستان و آذربایجان بر سر قره باغ، مرز بندی های مصنوعی است که در دوره شوروی بوجود آمد. در آن دوره به رغم آنکه منطقه قره باغ به صورت تاریخی آذری نشین بوده و همواره در ترکیب آذریها شناخته می شد ولی تقسیمات قومی که شوروی به ویژه در دوره استالین دنبال می کرد منجر به ایجاد مرزبندی های مصنوعی شد که قره باغ را تحت حاکمیت ارمنستان قرار داد. اما با توجه به اینکه ترکیه در گذشته جانبدارنه از جمهوری آذربایجان دفاع کرده و هم با ارمنستان دارای مشکلات تاریخی به ویژه به دلیل نسل کشی ارامنه بوده، این مسئله موجب تحریک ارمنیها و نگرانی ایروان شد.
انگیزه های داخلی و خارجی درگیری ها در قره باغ
این کارشناس امور آسیای میانه و قفقاز در مورد شدت گرفتن درگیری های اخیر در قره باغ گفت: وقوع درگیری جدید دارای انگیزههای داخلی و علل بیرونی است که به هر حال بازیگران مداخلهگر در وقوع و شعلهور شدن آتش درگیریها نقش دارند. در حوزه داخلی، معمولاً تلاش دولتها برای انحراف افکار عمومی یا تحکیم قدرت خودشان دلیل قابل توجهی برای شروع درگیریها بوده و در اوضاع کنونی با توجه به مشکلات اقتصادی که هر دو کشور به واسطه همهگیری و شیوع ویروس کرونا درگیر آن هستند، قاعدتاً بهترین بهانه برای فرار از این مشکلات و انحراف افکار عمومی میتواند شعلهور شدن مناقشه در قرهباغ باشد.
ارمنستان و آذربایجان کشش تداوم نبرد طولانی مدت را ندارند
وی افزود: شدت گرفتن تنشهای لفظی میان مقامهای جمهوری آذربایجان و ارمنستان از سویی و دیگر طرفهایی که خود را وارد مناقشه کردهاند و باعث شده است نگرانیهایی در زمینه دامنهدار شدن درگیریها بهوجود آید، اما احتمالاً این درگیری نیز مانند درگیری های که طی چند سال اخیر اتفاق افتاده پس از چند روز فروکش خواهد کرد به این دلیل که هیچکدام از دو کشور ارمنستان و آذربایجان کشش تداوم نبرد طولانی مدت را ندارند. دو کشور به دلیل دست و پنجه نرم کردن با همه گیری کرونا با وضعیت اقتصادی نامساعدی مواجه هستند و در عین حال در بین بازیگران ذینفع نیز در شرایط فعلی تمایلی برای تداوم این مناقشه دیده نمی شود. آمریکایی ها درگیر انتخابات و مسائل داخلی هستند و تمایلی به تبدیل شده این درگیری به عنوان موضوع جدیدی در انتخابات ندارند، اروپایی ها نیز به واسطه مشکلات اقتصادی ناشی از همه گیری کرونا و امکان مختل شدن روند جریان انتقال انرژی از طرف آذربایجان به خاک اروپا تمایلی به گسترش درگیری ندارند. در میان روس ها هم در حال حاضر چنین گرایشی وجود ندارد. در میان بازیگران ذینفع تنها ترکیه و اسرائیل طرف هایی هستند که منافعشان ایجاب می کند در شرایط فعلی درگیری ها ادامه پیدا کند.
نه جنگ نه صلح و هر از گاهی قدرتنمایی
شعیب بهمن در مورد مهمترین سناریو و چشم اندازی که می توان برای این مناقشه متصور بود، بیان کرد: مهم ترین سناریو تداوم وضعیت به صورت کنونی است یعنی شرایط نه جنگ نه صلح و هر از گاهی قدرتنمایی یک طرف برای طرف دیگر و یا تشدید مناقشه به واسطه نقشآفرینی بازیگران ذینفع. بنابراین تردیدی وجود ندارد که مناقشه در کوتاه مدت حل و فصل نخواهد شد و در میان مدت نیز تحول شگرفی روی نخواهد داد زیرا
اول اینکه در افکار عمومی هر دو کشور قره باغ به موضوعی حیثیتی و ملی تبدیل شده بنابراین کوتاه آمدن دولتها در این مناقشه می تواند به سقوط آنها بیانجامد.
دوم اینکه احزاب و جریانهای اپوزوسیون در هر دو کشور به شدت حساس هستند و اگر دولتها بخواهند به سمت هرگونه سازش یا مذاکره سوق پیدا کنند آنها به مخالفت پرداخته و تأثیرگذاری سیاسی خود را دستکم در بعد تخریبی خواهند داشت.
سوم اینکه اساساً دولتهای آذربایجان و ارمنستان تمایلی برای حل و فصل مناقشه ندارند. در واقع دو دولت در طول سالهای گذشته از وجود این مناقشه برای تحکیم قدرت خود و سرکوب جریان های سیاسی مخالف و همچنین انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی استفاده کرده اند.
چهارم نیز اینکه بازیگران منطقه ای و بین المللی ذینفع و ذینفوذ هم تمایلی برای حل این مناقشه ندارند زیرا از وجود بحران بیشتر نفع می برند و آن را عاملی برای تقویت حضور و نفوذ خود در منطقه میدانند.
تلاش های غیر مطلوب بین المللی و گروه میسنک برای حل مناقشه قره باغ
وی در پاسخ به این پرسش که تا به امروز تلاش های بین المللی مانند مذاکرات گروه میسنک برای حل مناقشه قره باغ تا به امروز چقدر موثر بوده است؟ گفت: گروه میسنک از آغاز با این هدف تشکیل شده که ضمن برقراری آتش بس میان طرفین بتواند راه حل جامعی برای حل و فصل مناقشه پیدا کند و در نتیجه صلح پایدار را در منطقه بوجود آورد عملاً به هیچ یک از اهداف خود دست نیافته و موفقیتی نداشته است و حتی آتش بس نیم بندی هم که میانجی گری گروه مینسک حاصل شده هم توسط دو طرف شکسته می شود چنانکه می توان شاهد نقض هر روزه آتش بس از سوی طرفین بود اگرچه همیشه تبادل آتش همانند درگیری اخیر و یا وقایع سه ماه پیش گسترده نیست اما این اتفاقی است که هر روز تکرار می شود. لذا چشم انداز روشنی نیز از نتایج مثبت فعالیت این گروه نیز نمی توان متصور بود بویژه در طی سالیان اخیر دولت آذربایجان گروه مینسک را به حمایت از ارمنستان متهم می کند چون اکثر کشورهای تشکیل دهنده این گروه مسیحی هستند. از طرف دیگر آذربایجان معتقد است که ایروان دارای لابیهای قدرتمندی در آمریکا، روسیه و فرانسه است و این لابیها تأثیرگذاری خاص خود را داشته اند. به همین دلایل این گروه نمیتواند میانجیگر خوبی در حل و فصل مناقشه عملکرد مطلوبی داشته باشد.
مناقشه قرهباغ راهحلی جز گفتوگو و مذاکره سیاسی ندارد
شعیب بهمن در مورد موضع ایران در مناقشه قره باغ گفت: جمهوری اسلامی ایران همواره بر دو اصل مشخص تأکید کرده است و آن ترک منازعه، پرهیز و اجتناب از هرگونه درگیری و نبرد بوده است. زیرا بازندگان اصلی این درگیریها مردم دو کشور هستند که متحمل خسارات جانی و مالی میشوند. اصل دومی که جمهوری اسلامی ایران همواره بر آن تأکید کرده، مذاکره است. زیرا مناقشه قرهباغ راهحلی جز گفتوگو و مذاکره سیاسی ندارد و باید بر سرمیز مذاکره این مشکل را حلوفصل کنند. بنابراین موضع ایران به طورکامل مشخص است و اینکه دیگران سعی میکنند به نیابت از ایران مواضع دیگری را اتخاذ کنند به سیاست خارجی کشور آسیب میزند.
وی ادامه داد: ایران بهواسطه مجاورت جغرافیایی با این دوکشور و نفوذ تاریخی، فرهنگی و تمدنی که درمنطقه قفقاز دارد، نباید کشوری باشد که غیرفعال عمل کند. ایران باید به شکل فعالانه در بحرانی که در جوار مرزهای شمالی کشورش رخداده است، وارد عمل شود و تاحد ممکن طرفین را به آرامش دعوت و دستکم سعی کند با اتخاذ ابتکار عملهایی آتشبس را بهصورت مقطعی ایجاد کند تا زمینه برای ایجاد یک صلح دائمی فراهم شود.
فعال شدن مناقشه قره باغ در مرزهای شمالی ایران هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم تهدید علیه امنیت ملی ایران به شمار می رود
این کارشناس امور آسیای میانه و قفقاز با اشاره به اینکه فعال شدن مناقشه قره باغ در مرزهای شمالی ایران هم به صورت مستقیم و هم غیر مستقیم تهدید علیه امنیت ملی ایران به شمار می رود؛ اظهار کرد: شکل مستقیم آن را در روزهای اخیر به صورت پراکنده دیدیم که چند خمپاره به داخل قلمرو سرزمینی ایران اصابت کرد و همین مسئله می تواند امنیت مرز نشینان ایرانی را مورد تهدید قرار دهد.
علاوه بر این تحرکات برخی طرفها مانند رژیم صهیونیستی که می تواند با توجه به درگیریها در قرهباغ نفوذ اطلاعاتی و امنیتی خود را در این منطقه هم مرز با ایران گسترش دهد و یا برخی اقدامات ترکیه که گفته میشود مبادرت به انتقال گروه های تروریستی از سوریه به قرهباغ و در جوار مرزهای شمالی ایران کرده، به نوعی تهدیداتی است که این درگیری ها به دنبال دارد.
ممکن است شاهد سیل آواره ها و پناهنده ها به سمت ایران باشیم
شعیب بهمن گفت: پیامد غیر مستقیم مناقشه قره باغ هم ادامه یافتن این درگیری ها و بالا گرفتن جنگ است که در آن صورت شاهد سیل آواره ها و پناهنده ها به سمت ایران خواهیم بود که در شرایط فعلی می تواند آثار اجتماعی، اقتصادی و حتی سیاسی داشته باشد. در هر حال تحولاتی که در مرزهای شمالی ایران اتفاق می افتد مسئله مطلوبی برای امنیت ملی نیست به خصوص اینکه بخشی از این تهدیدات میتواند به نوعی متوجه داخل کشور هم باشد.
شفقنا