آرمان امروز- رضا پورحسین: 26 آوریل ۱۹۲۱ مصادف با سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، نخستین سفیر شوروی وارد تهران شد و خود را فرستاده خلق روسیه معرفی کرد. به دنبال این ورود و با خاطره بدی که ایرانیان از تزارها داشتند، وی مورد استقبال بی سابقه مردم و دولت ایران قرار گرفت.
«رتشتین» با همراهانش به عنوان نماینده مختار شوروی در ایران از مسکو به گراستووسک و سپس به بادکوبه عازم و در ۱۷ فروردین ۱۳۰۰ وارد باجگیران، سرحد شمال شرق ایران شد. وی از آنجا به قوچان آمده و به واسطه بسته بودن راه روز ۲۱ فروردین وارد مشهد و اوایل اردیبهشت به تهران رسید.
«رتشتین» پس از ورود به تهران و در نطقی خود را دیپلماتی مبتدی معرفی می کند اما در صحبت هایی هوشمندانه نزد احمدشاه می گوید: «اینجانب، به سمت نویسندگی اقدامات جدی بر علیه تجاوزات ومظالم امپریالیستی دول بزرگ کرده، مخصوصا نسبت به تجاوزاتی که به موجب توطئه بزرگ ۱۹۰۷ کارکنان غارتگر تزاری بر علیه ایران بی حامی، طرح کرده بودند، با قلم خود به صورت جدی از آزادی و استقلال ایران دفاع کردم. او افزود: دولت جمهوری روسیه برای اجرای سیاست خود نسبت به ایران این افتخار عالی را به این جانب محول کرد و ما از تجاوزات دولت تزاری روسیه علیه مرزهای ایران ابراز انزجار می کنیم.»
این نطق فریبنده دیپلمات روسی نشان داد که حتی با تغییر ایدئولوژی و نظام سیاسی در این کشور، سیاست های آن ها در «ظاهر» هم صرفا برای مدت کوتاهی تغییر می کند. اصلی که با عدم خروج نیروهای شوروی از آذربایجان و حمایت آن ها از جمهوری مهاباد علنی شد.
شعیب بهمن، استاد دانشگاه و تحلیلگر ارشد مسائل روسیه در رابطه با این تحولات و نقش سفارتخانه ها در پیشبرد اهداف نظام های شوروی و روسیه می گوید: روابط ایران و روسیه در دوران حکومت شوروی دستخوش تغییراتی شد که پس از ورود سفیر جدید به ایران شاید نمونه های آن تحولات ظهور و بروز کرد. بالطبع با روی کار آمدن شوروی، روابط ایران و روسیه تحت تاثیر تحولات بین المللی همچون شکل گرفتن جهان دوقطبی، جنگ سرد و رویدادهای آن مقطع قرار گرفت.
وی افزود: در ان مقطع زمانی ایران تمایل داشت تا در بلوک غرب قرار گیرد و روابط خود را با جهان غرب در بهترین حالت تنظیم کند و مشخصا چنین سیاستی بر روابط ایران و شوروی نیز تاثیر زیادی گذاشت. در عرین حال به دلیل قرابت آن دوران با جنگ های ایران و روسیه تزاری و جدایی اراضی ایران در شمال بواسطه عهدنامه های گلستان و ترکمنچای، نگاهی منفی نسبت به روسیه همچنان در ایران وجود داشت هرچند که نظام سیاسی تغییر کرده بود.
بهمن ادامه داد: در این میان برخی اقدامات انقلابیون شوروی از جمله عملکرد لنین در خصوص جزیره آشوراده با استقبال مواجه شد. پس از این رویکرد لنین بود که قرارداد مودت و دوستی میان ایران و شوروی به امضا رسید. با این وجود نگاه منفی نسبت به روسیه از بین نرفت. این نگاه، رویکردی دوگانه بود زیرا برخی با توجه به اندیشه های چپ، تمایل به شوروی داشتند اما برخی دیگر همچنان ذهنیت منفی نسبت به شوروی داشتند. به مرور، محمدرضا شاه به این سمت می رود که سیاست خارجی مستقل تری در پیش گیرد و بر همین اساس روابط خود را با شوروی به خصوص در زمینه های اقتصادی تقویت می کند. آن مقطع زمانی طبق اسناد تاریخی یکی از دوران درخشان روابط ایران و شوروی است که روس ها سرمایه گذاری زیادی در ایران انجام دادند که میراث آن دوران همین کارخانه های فولاد، ذوب آهن و تراکتورسازی است. این همکاری خوب بی شک هم به عملکرد دیپلمات ها ارتباط داشت و هم به سیاست خارجی اتخاذ شده در آن مقطع زمانی تا جایی که این روابط خوب به اصلی در سیاست خارجی طرفین تبدیل شد.
این استاد دانشگاه با اشاره به نقش آفرینی دیپلمات ها و سفارتخانههای شوروی، تصریح کرد: روابط خوب ایران و شوروی در مقاطع بعدی به این علت رخ داد که سیاست غربگرایی ایران توسط آن ها پذیرفته شده بود و حساسیت های ایران از طریق سفارتخانه ها برای مقامات آن کشور ملموس شده بود. اشراف شوروی به این مساله که حکومت پهلوی می خواهد به هر قیمتی متحد آمریکا باشد، سبب شد تا تنش زایی به حاشیه برود. سفرای شوروی نیز در همین راستا عمل می کردند. در طرف مقابل سفرای ایرانی نیز تلاش می کردند تا مناسبات را با وجود غربگرایی در بالاترین سطح حفظ کنند تا هم تهدیدی از سوی شوروی متوجه ایران نشود و هم مناسبات اقتصادی گسترش یابد.
وی افزود: اساسا وظیفه سفارتخانه ها، پیش برد سیاست های دولت است. سفارتخانه های بازوان نهاد مرکزی حکومت در عرصه سیاست خارجی هستند و خارج از چهارچوب تعیین شده عمل نمی کنند. البته این بدین معنا نیست که سفارتخانه های شوروی در تهران دست و پا بسته بوده اند. آن ها فعالیت های گسترده ای در تهران انجام می داده اند. فعالیت های اطلاعاتی، امنیتی و سیاسی از جمله فعالیت های مخفیانه سفارت های شوروی در تهران بوده است که مشخصا طبق منافع ملی شوروی انجام شده است.
شعیب بهمن در پاسخ به چرایی ایجاد جنجال از سوی جاگاریان، آخرین سفیر روسیه در تهران که برکنار شد و ابعاد مختلف موضع گیری های روسیه در خصوص مسائل حساس ایران گفت: ریشه یابی تحولات میان ایران و روسیه ما را به یک واقعیت می رساند و آن این مورد است که سیاست خارجی روسیه یک سیاست یکپارچه و یکدست نیست. در روسیه گرایش های متفاوتی در حوزه سیاست خارجی وجود دارد. این گرایش ها معطوف به حوزه فکر و ایده نیستند و بعضا جنبه های عملی نیز پیدا می کنند. بی شک سیاست خارجی روسیه، صرفا به دنبال منافع ملی و کسب امتیازات بیشتر است و دیپلمات ها نیز در این عرصه فعال و در خط مقدم کسب منافع ملی هستند. اشتباه بزرگ در ایران این است که می خواهیم روسیه را از دید خودمان تحلیل کنیم و به اشتباه تصور می شود که خطوط قرمز ایران و روسیه باید یکی باشد در حالی که آن ها خطوط قرمز و منافع ملی مختص به خود را دارند.
این تحلیلگر ارشد مسائل روسیه خاطرنشان کرد: برای نمونه پس از وقوع جنگ در اوکراین، روسیه برای حفظ جایگاه خود مجبور است که روابط خود را با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس ارتقا دهد و در همین مدت نیز شاهد بوده ایم که علیرغم فشارهای آمریکا، کشوری مانند امارات متحده عربی حجم تبادلات و همکاری های اقتصادی خود را با روسیه ۵ برابر کرده است. در چنین حالتی مشخصا روسیه موضع گیری هایی انجام می دهد که باب میل کشورهای عربی باشد.
این استاد دانشگاه توضیح داد: نباید فراموش کرد که همکاری های اقتصادی صرفا در همان حوزه باقی نمی مانند و اثرات آن به عرصه سیاسی نیز ورود می کند. به اشتباه انتظار داریم که تمامی دولت ها باب میل ما رفتار کنند و این انتظار اشتباه سبب می شود تا از امضای روسیه پای بیانیه شورای همکاری خلیج فارس در رابطه با جزایر سه گانه شوکه شویم. به همین علت است که ضرورت دارد تا دیپلمات ها و دستگاه دیپلماسی نگاهی وسیع تر به مسائل داشته باشد. روسیه و دیپلمات های روسی، اولویت اول خود را منافع ملی کشورشان تعیین می کنند و نباید انتظار داشت که در ابتدا به فکر منافع ملی ایران باشند.
وی افزود: امروز در میان دیپلمات های روسی چندیدن نگاه نسبت به ایران وجود دارد و صرفا معطوف به نگاه سازنده و غیرسازنده نیست. غربگرایان حاضر در دستگاه دیپلماسی روسیه به دلایل مختلف علاقه ای به توسعه روابط با ایران ندارند یا از گسترش روابط با ایران جلوگیری می کنند. برخی چهره ها نیز تحت عنوان اوراسیاگرایان شناخته می شوند که این طیف نگاه مثبتی به ایران دارند. چپ گرایان، اسلامگرایان، ارتدوکس های مذهبی و ملی گرایان از دیگر طیف های روسی هستند که هر کدام نگاهی متفاوت نسبت به ایران دارند و ممکن است یک دیپلمات نیزنگاهی نزدیک به آن ها داشته باشد.
شعیب بهمن ادامه داد: به همین علت است که باید نگاهی جامع به روسیه داشت و براساس آن نگاه و رویکرد جامع تصمیم گیری کرد. نگاه سطحی در این حوزه خطرآفرین است و باید از آن پرهیز شود.
وزارت خارجه روسیه غربگراست!
شعیب بهمن با نگاهی به گرایش فعلی دستگاه دیپلماسی دولت روسیه گفت: امروز تنها حزب سازمان یافته، چپ گرایان حاضر در روسیه هستند که از توسعه روابط با ایران حمایت می کنند. البته باید توجه داشت که مخالفان ارتباط گیری با ایران بیشتر حول محور یک تفکر در نهادهای علمی دیده می شوند و گروهی سازمان یافته نیستند. با این وجود، برآورد این است که دستگاه دیپلماسی فعلی روسیه، بیشتر بدنه ای غربگرا دارد و دیپلمات های روسی بیشتر تمایل به همکاری با غرب دارند. اگر هم رویکرد متفاوتی امروز در عرصه کلان روسیه وجود دارد به علت نقش آفرینی این دیپلمات ها نیست بلکه در سطح کلان در این رابطه تصمیم گیری شده است که با ایران در حال حاضر رابطه بهتری داشته باشند تا با غرب.