توافق اخیر ایران و روسیه در کریدور شمال- جنوب را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داد.
کریدور شمال- جنوب نقش مهمی در اقتصاد بین الملل خواهد داشت
بهمن، درباره تاثیرهای منطقهای و بین المللی ایجاد کریدور شمال- جنوب در پی امضای توافق ایران و روسیه برای ساخت راه آهن رشت – آستارا، گفت: این کریدور میتواند مسیر ارتباط و دسترسی از خلیج فارس به اروپا را تسهیل و تسریع کند؛ حمل کالا از این مسیر از نظر زمانی به یک سوم مسیرهای معمول کاهش مییابد؛ این امر خود کاهش هزینههای ترانزیت را در پی دارد؛ بنابراین میتوان گفت که کریدور شمال- جنوب میتواند یک مسیر ترانزیتی مناسب نه فقط برای ایران و روسیه بلکه برای دیگر کشورها باشد.
وی افزود: در واقع این کریدور، کشورهای مختلف را از موقعیت ترانزیت کالاهایشان در بازه زمانی کوتاهتر، با هزینه کمتر و امنیت بیشتر برخوردار میکند؛ این مسئله نقشی مهم در اقتصاد بین الملل دارد و کشورهای مختلف میتوانند از مزایای این کریدور منتفع شوند.
کریدور شمال- جنوب مکمل پروژه بزرگ چابهار است
این کارشناس مسائل اوراسیا، تاکید کرد: موضوع مهم در این باره که از گذشته مطرح بوده، این است که توافق ایران و روسیه برای ایجاد چنین کریدوری میتواند مکمل طرح و پروژه بزرگ چابهار باشد که بندر اقیانوسی ایران را از طریق خط آهن به شمال ایران متصل کند؛ البته خود این اتصال میتواند از مسیرهای مختلفی صورت بگیرد.
وی در ادامه گفت: قاعدتا یکی از مسیرهای مورد نظر مسیر ایران روسیه و جمهوری آذربایجان است که توافق ایران و روسیه برقراری راه آهن میان رشت و آستارا بخشی از آن است؛ البته در کنار این مسیر، مسیرهای دیگری هم وجود دارند؛ در واقع مسیر فعلی یک مسیر غربی است و مسیر میانی و شرقی هم وجود دارند؛ مسیر میانی ایران را از طریق دریای خزر به بنادر روسیه متصل میکند و مسیر شرقی هم ایران را از طریق قزاقستان و ترکمنستان، هم به آسیای مرکزی و هم به روسیه متصل کند؛ در واقع این ۳ مسیر راهگذار شمال جنوب نقش مهمی در توسعه مبادلات تجاری و امور مرتبط با تزانزیت ایفا میکنند.
کریدور شمال- جنوب احیا کننده نقش تاریخی ایران به عنوان تامین کننده امنیت تجارت جهانی
شعیب بهمن در بخشی دیگر با اشاره به نقش تاریخی ایران به عنوان تامین کننده امنیت تجارت جهانی گفت: کریدور شمال- جنوب یکی از مسیرهای ترانزیتی است که ایران به دلیل جغرافیای منحصر به فرد خود میتواند از آن بهره ببرد؛ قطعا این کریدور نقش بسیار مهمی در این حوزه دارد؛ البته نباید این را از یاد برد که ایران از این مزیت جغرافیایی برخوردار است که میتواند حضوری فعال در کریدورهای شرق به غرب داشته باشد.
وی تصریح کرد: یکی از کریدورهای مهمی که ایران میتواند در آن نقش فعال، بسیار مهم و حیاتی داشته باشد و بخشی از آن باشد، کلان پروژه چینیها با نام یک جاده، یک کمربند است؛ در واقع ایران، به واسطه موقعیت ممتاز جغرافیایی خود هم میتواند پل اتصال شمال به جنوب و بالعکس باشد و هم میتواند پل اتصال شرق به غرب و بالعکس باشد.
این پژوهشگر مسائل اوراسیا، اظهار کرد: استفاده از این ظرفیتها هم میتواند جایگاه ایران در سطوح منطقهای و بین المللی را ارتقا دهد و هم میتواند یک مزیت قابل توجه برای کشورهای پیرامونی و قدرتهای بزرگ به شمار بیاید که از این مسیر دسترسی امن و کوتاهتر برای مبادله کالاهای تجاری خود استفاده کنند.
توافق ایران و روسیه در میانه کارشکنیها و تحریمهای مختلف غرب رخ داد
این کارشناس مسائل بینالملل با اشاره به امضای توافق ایران و روسیه در میانه جریان اعمال تحریمهای غربی علیه این دو کشور، بیان کرد: واقعیت این است که آمریکا از اوایل دهه ۱۹۹۰ و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی یک سیاست کاملا مشخص را در قبال ایران و روسیه به شکل توامان دنبال کرد؛ این سیاست عبارت است از کارشکنی و ممانعت در مسیر هرگونه ایجاد خطوط لوله انرژی و خطوط ترانزیتی برای حمل و نقل کالا؛ غربیها در عین حال، تلاش بسیاری کردند تا مانع همکاری یا تداوم آن میان ایران و روسیه از جمله در حوزه اقتصادی و ترانزیتی شوند.
وی تصریح کرد: بنابراین در چنین فضا و رویکرد دیرین آمریکا این نوع از همکاریهای ایران و روسیه نشان دهنده این است که فشارهای تحریمی غرب در قبال هر ۲ کشور با شکست مواجه شده است؛ به ویژه در یک سال گذشته و در پی آغاز بحران اوکراین غربیها فشارها و تحریمهای اقتصادی قابل ملاحظه و گستردهای را علیه روسیه نیز اعمال کردند؛ در چنین شرایطی همکاریهای ایران و روسیه نشان میدهد که اولا ۲ کشور در حال همکاری مستقل با هم هستند و فشارهای کشورهای ثالث در مسیر گسترش همکاریها بی اثر است؛ در عین حال، نشان دهنده این نکته است که تقویت همکاریها میان کشورهای تحت تحریم غرب برای آنها جهت خارج شدن از زیر بار فشارها و تحریمهای غربی و کسب منافع اقتصادی مدنظرشان راهگشا باشد.
شمال- جنوب و پروژه یک جاده، یک کمربند، مکمل هم هستند
بهمن درباره نسبت میان پروژه یک جاده یک کمربند چین و کریدور شمال – جنوب، گفت: تضادی میان این ۲ مسیر وجود ندارد، چون کریدور مورد توافق ایران و روسیه، شمال – جنوب و پروژه یک جاده یک کمربند، مسیر شرق به غرب را دنبال میکنند؛ در نتیجه از حیث مسیر و از حیث کلان پروژههای مورد نظر کشورهای مطرح شده، حوزههای خطوط مواصلاتی و ارتباطی طراحی شده متفاوت هستند، اما در عین حال، کریدور شمال جنوب میتواند بخشی قابل توجه در طرحهای کلان چینیها داشته باشد.
وی افزود: در واقع، فعالیت کریدور شمال جنوب میتواند پروژه مورد نظر چین که این کشور را به پاکستان متصل میکرد، تسهیل کند؛ به این معنا که بندر گوادر پاکستان و چابهار ایران را به عنوان ۲ بندر مهم در اقیانوس هند مطرح کند که میتوانند مکمل هم باشند و مسیر دستیابی چینیها به حوزه شمال و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس را از طریق اقیانوس هند تسهیل کنند.
کارشناس مسائل اوراسیا تاکید کرد: این پروژهها نه تنها تضادی ندارند، بلکه میتوانند مکمل در کنار هم باشند و در یک راستا نقش مهمی در توسعه تجارت جهانی و تقویت منافع ملی کشورهای حاضر در پروژهها داشته باشند.
توسعه مناسبات میان ایران و روسیه روند دلارزدایی از تجارت ۲ کشور را تسریع میکند
بهمن در مورد تاثیر فعالیت کریدور شمال جنوب بر تسهیل و تسریع روند دلار زدایی، گفت: چنین پروژههایی که یک سویه مهمشان بی اثر کردن تحریمهای غربی هستند، تاثیر قابل توجهی بر دلار زدایی از تجارت دارند؛ به این معنا که هر چه مبادلات تجاری میان کشورهای متمایل به حذف ارز خارجی و استفاده از ارز ملی افزایش یابد، تاثیرگذاری دلار در بازارهای جهانی و بین المللی کاهش مییابد؛ در عین حال، هرچه مناسبات اقتصادی میان کشورهای مذکور افزایش یابد، مزیتهای این کشورها برای کنار گذاشتن دلار از مبادلات تجاری ۲ جانبه افزایش پیدا میکند.
وی اظهار کرد: بنابراین این امر هم بر حذف دلار از روابط دوجانبه و هم بر کاهش ارزش جهانی دلار به عنوان ارز بین المللی تاثیرگذار است.
تنش آفرینی آمریکا در منطقه خلیج فارس محتمل است
بهمن در مورد واکنش آمریکا به توافق اخیر ایران و روسیه، گفت: تحولات اخیر در سطح نظام بین الملل نشان میدهد که دستکم بخشی از منافع آمریکا در حال از دست رفتن و تحت تاثیر قرار گرفتن است؛ توسعه مناسبات ایران با کشورهایی مانند روسیه و چین و برگزاری مانورهای نظامی مشترک میان کشورهای نامبرده در دریای عمان، خلیج فارس و اقیانوس هند در سالهای اخیر، یک پیام روشن و آشکار برای آمریکاییها بوده است.
وی اظهار کرد: در عین حال، بهبود روابط ایران و عربستان با وجود همه فشارهای واشنگتن بر ریاض برای تجدیدنظر در تصمیم خود یا عدم ورود جدی به این حوزه، هم نشان میدهد که آمریکا در حوزه کنترل و مدیریت شرکای سابق خود در منطقه خلیج فارس دچار چالشهای جدی شده است؛ اگرچه همه اینها بدان معنا نیست که کشورهای عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس آمریکا از مناسبات خود حذف کرده و به آن به چشم یک ابر قدرت نمینگرند، در عین حال نشان میدهد که آمریکا که دیگر آن قدرت بلامنازعی که زمانی تعیین کننده خیلی از مسائل منطقهای و بین المللی بوده، نیست و از نقش و تاثیرگذاری آن در منطقه خلیج فارس کاسته شده است.
رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» در پایان گفت: هرچند که آمریکاییها تلاش میکنند حتی با ائتلاف سازی با کشورهای دیگر مانند انگلیس و فرانسه و تقویت حضور نظامی خود در منطقه خلیج فارس نقش و تاثیرگذاری خود را حفظ و تقویت کنند؛ اگرچه آمریکا دیگر قدرت یکه تاز منطقه خلیج فارس نیست، اما این بدان معنا نیست که این کشور دست از تلاشهای منفی خود در منطقه مانند کارشکنی و مانع تراشی در مسیر توسعه روابط دیگر کشورها مانند ایران، عربستان، چین، روسیه و … برخواهد داشت.