شعیب بهمن بازار نفت در یک سال گذشته با وضعیت نسبتا چالش برانگیزی مواجه بوده است؛ اگرچه آمریکا در سال جاری میلادی با آزادسازی بیش از ۲۰۰ میلیون بشکه از ذخایر نفت اضطراری خود، از افزایش قیمت نفت جلوگیری کرد، با این حال این وضعیت پایدار نبوده و شرایط جدیدی در بازارهای جهانی به وجود آمده است. در حالی که رشد تولید نفت شیل آمریکا کاهش یافته، صادرات نفت روسیه تحت تاثیر تحریم هایی نظیر تعیین سقف قیمت 60 دلاری قرار گرفته و روند سیاست های نفتی عربستان سعودی و صادرات این کشور از کاهش احتمالی تولید اوپک خبر می دهند. غرب در پی یافتن جایگزین های مطمئن برای تامین انرژی مصرفی خود است. با این حال گزینه های غرب برای چنین امری بسیار محدود است. لیبی در شرایط جنگ زده به سر می برد، ایران تحت تحریم ها قرار دارد و سایر کشورها نیز ظرفیت چندانی برای افزایش تولید ندارند. در این بین، ونزوئلا یکی از معدود کشورهایی است که می تواند تا حدی چالش های تامین انرژی غرب را مرتفع کند. به همین دلیل دولت آمریکا به شرکت های نفتی این کشور و اروپا مجوز سرمایه گذاری و همکاری در توسعه تولید و صادرات انرژی ونزوئلا داده است.
امضای قراردادهایی میان دولت و نزوئلا و شرکت نفت آمریکایی «شورون» به منظور از سرگیری همکاری ها، بحث های متنوعی را هم درباره آینده روابط واشنگتن ـ کاراکاس و هم تاثیرگذاری بر بازارهای جهانی نفت ایجاد کرده است. در حالی که تلاش می شود از بازگشت شرکت های غربی به ونزوئلا اینگونه برداشت شود که آمریکا و اروپا می توانند از این طریق بر مشکلات ناشی از کاهش عرضه نفت در جهان فائق آیند؛ اما واقعیت ها حکایت از امر دیگری دارند.
محدودیت های مجوز حضور شرکت های نفتی در ونزوئلا
در وهله نخست باید به این موضوع توجه داشت، مجوزی که برای شرکت شورون صادر شده، دارای محدودیت های زیادی است؛ زیرا با مجوز صادرشده از سوی دولت آمریکا، شورون نمی تواند به این کشور در توسعه میدان ها کمک کند. در واقع این مجوز صرفا راهی برای جبران بخشی از بدهی های چند میلیارد دلاری این شرکت آمریکایی از پدوسا از طریق فروش نفت خام است. این مجوز همچنین به شرکت آمریکایی اجازه می دهد برای کمک به پالایش نفت خام این کشور به انواع (گریدهای) نفت صادراتی، مواد لازم را وارد کند.
آنچه در این بین اهمیت دارد، مجوز شرکت های خدمات میدان نفتی بیکر هیوز، هالیبرتون، شلمبرژه و ودرفورد اینترنشنال است؛ اگر چه احتمالا دولت آمریکا به دلیل شرایط موجود در بازارهای جهانی، فعالیت در این میدان ها را نیز مجاز خواهد شمرد؛ اما این میادین نمی توانند دست کم در کوتاه مدت تاثیر چندانی در افزایش تولید نفت وئزوئلا داشته باشند؛ زیرا بیشتر این میدان های نفتی، توسعه نیافته اند و بسرعت نمی توانند وارد مدار تولید نفت شوند. بر این اساس، اگر شورون موفق به احیای توافق های پیشین خود شود، تنها می تواند روزانه حدود ۲۰۰ هزار بشکه نفت خام تولید کند؛ زیرا این شرکت از طریق چهار سرمایه گذاری مشترک با پدوسا در دوره پیش از تحریم ها، تنها به همین میزان نفت به سراسر جهان صادر می کرد. کاملا روشن است که این میزان صادرات نفت نمی تواند تاثیر چندانی بر بازارهای جهانی داشته باشد.
از سوی دیگر، صنایع نفتی ونزوئلا در سال های گذشته با چالش های مختلفی مواجه بوده اند. به نحوی که درآمدهای نفتی این کشور نسبت به ۵ سال گذشته بیش از ۹۰ درصد کاهش یافته است. کاراکاس در سال ۲۰۲۲ حدود ۳.۵ میلیارد دلار عایدات نفتی داشته که این میزان حتی
یک دهم درآمدهای ۵۶ میلیارد دلاری ۵ سال قبل هم نیست. در سال های اخیر به واسطه تحریم های آمریکا و اروپا، در آمدهای نفتی این کشور در مقاطعی حتی به سطح ۷۰۰ میلیون دلار هم کاهش یافته که در مقایسه با در آمدهای عادی ۵۶ میلیارد دلاری، یک سقوط کمابیش ۹۹ درصدی را نشان می دهد.
در حالی که ونزوئلا در سال ۲۰۰۲ حدود ۳.۲ میلیون بشکه در روز تولید نفت می کرد، این میزان در سال ۲۰۲۰ تا ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافته و به سطح تولید سال ۱۹۳۴ رسیده است؛ البته در دو سال گذشته میزان تولید نفت در این کشور به حدود ۷۰۰ هزار بشکه افزایش یافته است. با آنکه کاراکاس اعلام کرده، می تواند تولید نفت خود را تا روزی ۲ میلیون بشکه افزایش دهد؛ اما در این خصوص دست کم در کوتاه مدت تردیدهای جدی وجود دارد.
واقعیت آن است که صنایع نفتی ونزوئلا از سال ۲۰۱۸ که این کشور با تحریم های سنگین آمریکا مواجه شد، بشدت آسیب دیدند؛ البته این آسیب صرفا به تحریم های اخیر آمریکا محدود نیست؛ بلکه از سال ها پیش و به دلیل کمبود سرمایه گذاری در زیرساخت ها، سوء مدیریت و همچنین فساد گسترده و عدم نگهداری و تعمیرات به موقع، بازدهی صنایع نفتی ونزوئلا روندی نزولی را آغاز کرده بود.
چشم انداز
خبر امضای قرارداد میان شرکت های نفتی آمریکایی و اروپایی با دولت ونزوئلا اگر پیش از وقوع جنگ اوکراین منتشر می شد، برای بسیاری شوک آور بود؛ زیرا آمریکا و متحدان اروپایی اش از هیچ اقدامی برای براندازی دولت مادورو و کمک به مخالفان به رهبری خوان گوایدو دریغ نکردند. با این حال هم اکنون درک اینکه چرا آمریکا و اروپا از کودتا علیه دولت قانونی ونزوئلا دست کشیده اند و با این کشور قرارداد جدید نفتی امضا می کنند، چندان دشوار نیست. وقوع جنگ اوکراین موجب تشدید تنش در روابط روسیه و غرب شده و آمریکا و کشورهای اروپایی برای تامین نفت مورد نیاز خود ناگزیر به تغییر برخی سیاست های کلان در قبال ونزوئلا شده اند. در واقع کشوری که روزی برای سرنگونی رئیس جمهور آن، نقشه و طرح های اجرایی مختلف داشتند، اینک به مثابه منبعی برای تامین نیازهای غرب در زمینه انرژی نگریسته می شود.
با این حال، خساست آمریکایی ها در رفع تحریم هایی که علیه ونزوئلا وضع کرده اند، شرایط چندان مساعدی را برای فعالیت شرکت های مختلف نفتی غربی در این کشور فراهم نمی کند؛ اگر چه آمریکا رفع بیشتر تحریم ها را به تداوم گفت وگو میان دولت و مخالفان منوط کرده؛ اما باز هم یک مشکل عمده وجود دارد؛ زیرا اگر تحریم های ونزوئلا بسرعت هم رفع شود، باز هم فرسودگی صنایع نفتی این کشور نمی تواند شرایط جدیدی را در عرضه نفت رقم بزند.
در واقع تحریم هایی که آمریکایی ها و اروپایی ها در گذشته به تصور خود علیه دولت مادورو اعمال می کردند، اکنون گریبان خود آنها را گرفته است؛ زیرا کشورهای غربی با اعمال تحریم های نفتی موجب بروز فرسودگی در صنایع ونزوئلا و عدم سرمایه گذار فنی و مالی در این کشور شده اند. اینک که غرب نیازمند افزایش عرضه انرژی است، ونزوئلا نمی تواند دست کم در کوتاه مدت، کمک چندانی به آمریکا و اروپا کند.