گروه جهان خبرگزاری علم و فناوری آنا- پرچم ایران از روز سهشنبه چهارم جولای (۱۳ تیر) همزمان با عضویت در سازمان همکاری شانگهای، در مقابل دبیرخانه این سازمان در پکن به اهتزاز درآمد.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که انتخاب روز چهارم جولای برای اعلام رسمی عضویت ایران در سازمان شانگهای تصادفی نیست بلکه با توجه به همزمانی آن با روز استقلال آمریکا، حاوی پیامی سیاسی برای دولت واشنگتن است.
به باور آنها، پیوستن ایران به سازمان شانگهای، نشانه آشکاری از تغییر موازنه ژئوپلیتیکی منطقه و جهان است و جایگاه روسیه و چین را در رقابت با آمریکا و ناتو تقویت خواهد کرد.
به گفته «جانگ مینگ» دبیرکل سازمان همکاری شانگهای، عضویت کامل ایران مؤید سهم مهم این کشور در توسعه سازمان طی ۱۸ سال گذشته و نیز به رسمیت شناختن نقش ایران برای حفظ صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی است.
البته، از منظر ژئوپلیتیکی نیز عضویت ایران با توجه به آنکه در مسیر ترانزیت کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای قرار دارد، بسیار مهم است و فرصت انتقال و تبادل کالاهای کشورهای عضو از شرق به غرب را فراهم خواهد کرد. کشور ایران دارای منابع غنی نفت و گاز است و طبیعتاً با استفاده از این ظرفیت امکان تأمین منابع مورد نیاز انرژی کشورهای عضو بیش از گذشته فراهم میشود و زمینه همکاری کشورهای عضو در حوزه انرژی بیشتر از گذشته خواهد بود.
برای بررسی فرصتهای پیش روی ایران و سایر اعضای سازمان همکاری شانگهای، خبرنگار آنا گفتوگویی با «شعیب بهمن» رئیس موسسه مطالعاتی «جهان معاصر» و پژوهشگر مسائل اوراسیا انجام داده است.
گفتوگو با این کارشناس مسائل اوراسیا بدین شرح است:
*عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای، در تاریخ چهار جولای (روز سهشنبه) تأیید شد، مزایای دیپلماتیک و امنیتی عضویت در این سازمان برای ایران چیست؟
سازمان همکاری شانگهای، یکی از سازمانهای مهم منطقهای و بین المللی محسوب میشود و در حوزههای مختلف، خود را تعریف کرده است. یعنی این سازمان در حوزههای سیاسی، اقتصادی، گسترش تعاملات فرهنگی، همچنین در حوزههای امنیتی و نظامی دارای کارکرد است و برای خود، کارویژه تعیین کرده است.
عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای، در همه حوزهها میتواند برای ایران دستاورد باشد و ظرفیتهای قابل توجهی را ایجاد کند
در نتیجه، هر کشوری که عضو این سازمان باشد، میتواند از فرصت همکاری در حوزههای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و نظامی با سایر اعضا برخوردار باشد. البته، ممکن است این فرصتها در حوزههای مختلف، به شیوههای گوناگون بروز و ظهور پیدا کند.
مثلاً در حوزه اقتصادی، میتواند به تسهیل مراودات اقتصادی کمک قابل توجهی کند، در حوزه امنیتی و نظامی میتواند به طرحهای مشترک امنیتی و نظامی منتهی شود، مانند مقابله با تروریسم، افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان و سایر مسائل. در حوزههای نظامی، میتواند یک اتحاد نظامی قدرتمند تشکیل دهد که کشورهای عضو گاهی مانورهای نظامی مختلفی را با مشارکت یکدیگر برگزار میکنند و در حوزه سیاسی هم میتواند موقعیت قابل توجهی به اعضا ببخشد. از این جهت، هر عضو میتواند همگرایی، حمایت و پشتیبانی سایر اعضا را هم به دست آورد.
در نتیجه، عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای، در همه حوزهها میتواند برای ایران دستاورد باشد و ظرفیتهای قابل توجهی را ایجاد کند. ضمن اینکه خود عضویت کامل ایران در این سازمان هم میتواند متقابلاً برای سایر اعضا فرصتها و ظرفیتهایی را به وجود آورد و باعث توانمندسازی مجموعه کشورهای عضو شانگهای شود.
* گفته میشود که تعیین تاریخ چهارم جولای برای عضویت ایران در شانگهای به دلیل همزمانی با سالروز استقلال آمریکا، از منظر به چالش کشیدن نظام تکقطبی ارزشی نمادین دارد. مزایای عضویت ایران برای روسیه و چین چیست؟ از منظر ژئوپلیتیکی، آیا این به تغییر موازنه در سطح منطقهای و بین المللی منجر میشود؟
به هر حال ایران یک کشور با ظرفیتهای خاص و قابل توجه به شمار میآید. از حیث جغرافیایی، پیوستن ایران به سازمان شانگهای میتواند مزیتهای ژئوپلوتیکی قابل توجهی را در اختیار سازمان قرار دهد.
سازمان همکاری شانگهای میتواند به شکلگیری یک بلوک قدرتمند ضد هژمون آمریکا در سطح نظام بینالملل منتهی شود و همزمان شدن عضویت ایران در سالروز استقلال آمریکا می تواند این پیام سیاسی را پررنگتر کند.
به عنوان مثال، مسیر مواصلاتی و ترانزیتی ایران میتواند با تسهیلات بیشتری توسط سایر کشورها مورد استفاده قرار گیرد. بهویژه اینکه ایران از موقعیت جغرافیایی منحصر به فردی در برقراری ارتباطات ترانزیتی بین شمال و جنوب و شرق به غرب برخوردار است و کشورهای عضو میتوانند از این مزیت جغرافیایی ایران استفاده قابل توجهی را ببرند.
در عین حال از حیث اقتصادی، ایران یکی از غنیترین و بزرگترین دارندگان انرژی در جهان به شمار میآید و این میتواند یک مزیت قابل توجه برای برخی از کشورهای عضو شانگهای مانند چین باشد که نیاز روزافزونی به استفاده از انرژی دارند. در عین حال کشورهای دیگر عضو شانگهای که تولیدکننده انرژی هستند، با حضور ایران میتوانند موقعیت بهتری را برای سیاستگذاری کلان در حوزه انرژی پیدا کنند که همه اینها میتواند در ارتقاء موقعیت و جایگاه سازمان همکاری شانگهای در عرصه اقتصاد بین الملل تاثیرگذار باشد.
ضمن اینکه ایران در حوزه مبادلات کالا هم دارای ظرفیتها و پتانسیلهای قابل توجهی است که میتواند در حوزه اقتصادی برای همه کشورها اثربخشی قابل توجهی را داشته باشد. در عین حال از حیث امنیتی و نظامی هم کشورمان دارای ظرفیتهای مهم و قابل توجهی است که دستیابی به تکنولوژیهای پیشرفته در برخی از حوزههای نظامی و دفاعی مورد اقبال و مورد توجه کشورهای عضو شانگهای مثل روسیه، چین و تاجیکستان قرار گرفته و قراردادهای مختلفی هم میان طرفین منعقد شده است.
درمجموع میتوان گفت که عضویت ایران در سازمان شانگهای یک موقعیت چندجانبه را برای ایران و سایر کشورهای عضو ایجاد میکند؛ یعنی ایران از مزیتها و توانمندیهای سازمان شانگهای میتواند بهرهمند شود و در مقابل هم، کشورهای دیگر از موقعیت و جایگاه ایران میتوانند بهرهمند شوند و مجموعه این حضور نشان میدهد که سازمان شانگهای با عضویت کامل ایران، به یک سازمان قدرتمند نسبت به گذشته تبدیل خواهد شد.
با توجه به اینکه بسیاری در غرب از شانگهای بهعنوان ناتوی شرق یاد میکنند، تمایل دارند این تصویر را برجسته کنند که سازمان همکاری شانگهای میتواند به شکلگیری یک بلوک قدرتمند علیه هژمونی آمریکا در سطح نظام بینالملل منتهی شود که عضویت رسمی ایران و همزمان شدن عضویت ایران در سالروز استقلال آمریکا، شاید این پیام سیاسی را پررنگتر کند.
* چندی پیش، معاون نخستوزیر روسیه اعلام کرد که تا پایان سال جاری میلادی توافقی میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا امضا میشود و این هفته نیز مسکو میزبان نشستی حول محور همین موضوع بود. این اتحادیه چه نقشی در توسعه تجارت خارجی و ورود ایران به دروازههای جهانی اقتصاد دارد؟
اتحادیه اقتصادی اوراسیا دارای ظرفیتهای قابل توجهی است تا در شرایط فعلی کشورهای عضو این اتحادیه بتوانند مناسبات و ملاحظات اقتصادی خودشان را جدا از ساختارهای غربی که در سطح جهانی وجود دارد، پیش ببرند.
به عنوان مثال، ترویج مبادلات دوجانبه یا چندجانبه با ارزهای ملی و حذف دلار یکی از راهبردهای مهم اقتصادی اوراسیا محسوب میشود و حتی در سازمان شانگهای هم این پروژه دارد پیگیری میشود.
به شکل کلان میشود گفت که تقویت همکاری ایران با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، برای ایران مفید خواهد بود از این جهت که ایران میتواند در کاهش اثر تحریمها در اقتصاد خود موقعیت قابل توجهی را به دست بیاورد.
به هر حال در توافقنامه قبلی میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، بیش از ۵۰۰ قلم کالای ایرانی با کاهش یا حذف تعرفههای گمرکی مواجه شدند که خود این موضوع میتواند یک موقعیت اقتصادی برجسته برای ایران به وجود آورد که کالاهای خود را با تعرفههای گمرکی بسیار پایین و یا حتی بدون تعرفه گمرکی به کشورهای عضو اتحادیه صادر کند. در نتیجه از این حیث میتواند یک موقعیت طلایی و برجسته برای اقتصاد ایران و همچنین تعاملات تجاری ایران با کشورهای عضو اوراسیا به شمار آید.
*چندی پیش «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه گفته بود که رویارویی مسکو و غرب فرصتهای جدیدی را برای همکاری با سایر کشورها از جمله شکلگیری مکانیسمهای تعامل در زمینههای مختلف خارج از کنترل غرب باز کرده است. در چشماندازی وسیعتر، وقتی صحبت از نظم نوین جهانی و چندجانبهگرایی به میان میآید، این فرصتها را چگونه تعبیر میکنیم؟
در این زمینه فرصتهای متعددی وجود دارد، شکلگیری یا تقویت و توسعه نهادهایی مانند شانگهای، اتحادیه اقتصادی اوراسیا یا حتی گروه بریکس که الان بحث است با عضویت کشورهایی مثل ایران بتواند گسترش پیدا کند، همه اینها باعث پدید آمدن و شکل گرفتن نهادهای جدید در حوزههای مختلف خواهند شد.
شکلگیری ساز و کارهایی مانند سازمان شانگهای یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا عملاً میتواند دست غرب را برای پیشبرد مقاصد سیاسی از طریق فشارها و تحریمهای اقتصادی خالی کند
به عنوان مثال، یکی از طرحهای مهمی که گروه بریکس دنبال میکند، ایجاد سازوکارهایی به جای بانک جهانی یا صندوق بینالمللی پول است. آمریکاییها اساساً بعد از پایان جنگ جهانی دوم با شکل دادن به نهادهایی مانند بانک جهانی یا صندوق بینالملل پول، توانستند حاکمیت دلار بر اقتصاد بینالمللی را تثبیت کنند.
قاعدتاً شکلگیری نهادهای مشابه یا نهادهای جایگزین میتواند ضربه بزرگی به این نظم غربی، سازوکارها و نهادهایی باشد که غربیها در سالهای گذشته پدید آورده بودند و با استفاده از آنها، به کشورهای دیگر انواع فشارها از جمله تحریمهای اقتصادی را اعمال و وارد میکردند.
بنابراین، شکلگیری چنین سازوکارهایی عملاً میتواند دست غرب را برای پیشبرد مقاصد سیاسی از طریق فشارها و تحریمهای اقتصادی خالی کند، قاعدتاً کشورهایی که در این سو قرار دارند، بدون این فشارها میتوانند مراودات مالی و اقتصادی خودشان را داشته باشند.
مثلاً شکلگیری یک سازوکار جایگزین به جای سوئیفت توسط کشورهای عضو گروههای یادشده میتواند تا حد بسیار زیادی تحریمهای بانکی و مالی آمریکا و کشورهای اروپایی علیه سایرین را کمرنگ کند یا اثرات آن را از بین ببرد، در نتیجه کشورهای عضو این نهادها میتوانند با دست بازتری سیاستهای مستقلانه خودشان را در سطوح منطقهای و بین المللی پیش ببرند.