فرهیختگان: سفر رئیسجمهور روسیه به همراه وزیر خارجه او به باکو آن هم بعد از وفقهای ششساله و برای اولینبار پس از شروع جنگ، واکنشهای زیادی به همراه داشته است. برخی از تحلیلگران سفر اخیر را به تحولاتی که اخیرا در جریان جنگ اوکراین رخ داده، مرتبط دانستند. برخی اما معتقدند تحریمهای شدید اقتصادی علیه روسیه، پوتین را به سمت گسترش روابط با جمهوریآذربایجان برای خرید سوق داده است. بخش قابل توجه سفر پوتین اما اظهارنظری بود که لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه آن را مطرح کرد. لاوروف در صحبتهای خود به انسداد کریدور زنگهزور هم اشاره کرد و ارمنستان را مقصر انسداد این مسیر کریدوری دانست و گفت: «ارمنستان مانع گشایش کریدور زنگهزور است.» عزم روسیه برای به راه انداختن کریدور زنگهزور این سوال را به وجود آورده که با توجه به خط قرمز ایران به کریدور زنگهزور، روابط ایران و روسیه تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؟ برای پاسخ به این سوال و بررسی ابعاد مهم سفر پوتین به باکو، با حسن بهشتیپور و شعیب بهمن، کارشناسان مسائل بینالملل گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
سفر برنامهریزی شده پوتین برای عادی نشان دادن شرایط جنگ
شعیب بهمن، کارشناس روسیه درباره اینکه ابعاد سفر پوتین به باکو در شرایط فعلی چیست، گفت: «این سفر از قبل برنامهریزی شده بود و در دستورکار طرفین قرار داشت. بنابراین همزمانی سفر با اتفاقات جدید در جبهه اوکراین، تاخیری ایجاد نکرد و از این حیث میتوان گفت شاید پوتین خواسته شرایط را عادی و تحت کنترل نشان دهد و شرایط را عادی تلقی کند و بگوید شرایط آنقدر بد نیست که او حتما باید در مسکو بماند. بنابراین اصل سفر برنامهریزی شده بود اما همزمانی آن با تحولات جنگ میتواند بیشتر این پیام را داشته باشد.»
بهمن در ادامه به تاثیر این سفر در شرایط و تحولات بینالمللی اشاره کرد و توضیح داد: «در چهار سال گذشته منطقه قفقاز دستخوش تغییر و تحولات ژئوپلیتیک سیاسی و امنیتی قابل توجهی شده است. بههرحال ما در چهارسال گذشته شاهد وقوع تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه بودیم. در جنگ 2020 جمهوری آذربایجان موفق به تسلط بیشتری برمنطقه شد و در جنگ سوم قرهباغ موفق به تسلط بر این منطقه شد. هردو این رویدادها بهنظر با مساعدت روسها انجام شده، اگرچه جمهوری آذربایجان از کمک مستقیم نظامی ترکیه و اسرائیل بهرهمند بود اما با مساعدت روسیه در تحولات منطقه موفق به کسب این دستاورد شد. بنابراین علیاف و هیاتحاکمه جمهوری آذربایجان در مورد این ماجرا خود را مدیون روسیه میدانند و البته در بیش از دوسالی که جنگ اوکراین رخ داده، نگرش روسها به جمهوری آذربایجان تا حد زیادی دستخوش دگرگونی شده است به این معنا که مسدودشدن مسیرهای تجاری روسیه بهسمت غرب، بهخصوص بعد از اعمال تحریمهای گسترده که علیه این کشور بهوجود آمد، روسها را ناگزیر کرد بهسمت مسیرهای جایگزین بگردند. قاعدتا یکی از مهمترین مسیرهای جایگزین نگاه روسیه بهسمت جنوب بود.»
آذربایجان نقطه آغاز نقشآفرینی قفقاز
بهمن در ادامه به این موضوع اشاره کرد که روسیه بهدنبال مسیرهای جایگزین برای ارتباط با غرب، جنوب و جمهوری آذربایجان را انتخاب کرد و گفت: «در این مسیر جمهوری آذربایجان بهعنوان کشوری که میتوانست پیوستگی جغرافیایی برای روسیه با ترکیه و ایران ایجاد کند، برای روسها حائز اهمیت بود، به همین دلیل هم در مدتی که جنگ اوکراین آغاز شده است، شاهد دگرگونیهای قابل توجهی در حوزه مناسبات اقتصادی روسیه و جمهوری آذربایجان هستیم. اگرچه در این زمینه آمار و ارقام خیلی شفاف اعلام نمیشود، ولی این واقعیتی است که روسها بخشی از انرژی و کالاهای تجاری خودشان را امروز از طریق جمهوری آذربایجان و ترکیه صادر کرده و بالعکس بخشی از کالاهای مورد نیاز خودشان را هم از این مسیر تامین میکنند. بنابراین تحولات منطقهای و بینالمللی باعث بروز یک نگاه ویژه در روسیه به جمهوری آذربایجان شده است، بهخاطر موقعیت جغرافیایی که برای روسها یک تسهیل در دسترسی در مسیرهای ترانزیتی ایجاد میکند. از این حیث میتوانیم بگوییم که سفر پوتین مهم بود بهویژه اینکه دولت آذربایجان در سالهای گذشته سعی کرده رابطهای بینابینی را با غربیها داشته باشد. نوع مناسبات آذربایجان بهویژه با انگلیس برای روسها یک نگرانی قابل توجه بوده است. بنابراین شاید پوتین در این سفر تلاش کند تا حدی موقعیت خود در قفقاز را با توسعه جمهوری آذربایجان تثبیت کند و بعد از فراز و نشیبهای سالهای اخیر به رقبای خود واگذار نکند. بنابراین از این حیث میتوان گفت این سفر حائز اهمیت است هم در حوزه مناسبات دوجانبه روسیه و جمهوری آذربایجان و هم در موضوع نوع و نقشی که روسها در حوزه قفقاز ایفا میکنند.»
تعارض منافع در زنگهزور را باید با راهحلهای ایجابی حل و فصل کنیم
بهمن درباره چراغ سبز نشان دادن روسیه برای احداث کریدور زنگهزور نیز گفت: «علت اینکه روسها روی این کریدور تاکید میکنند، این است که بخشی از انرژی و بخشی از مبادلاتشان با غرب را از طریق جمهوری آذربایجان انجام میدهند، این مسیر مسیری است که باید از آذربایجان به گرجستان برود و از آنجا وارد ترکیه شود و ایجاد یک کریدور در جنوب آذربایجان که بتواند از ارمنستان گذر کرده و جمهوری آذربایجان را به ترکیه متصل کند، مسیر ترانزیتی را برای روسها، کوتاهتر، ارزانتر و به صرفهتر میکند، در نتیجه روسها از زمان آغاز جنگ اوکراین، اساسا موضعشان نسبت به بیانیه 9 مادهای که برای پایان جنگ 2020 بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان ایجاد کردند تا حدی تغییر کرده است، علت اصلی آن هم نیازی است که گفتیم. از آن زمان به بعد موضع روسها به شکل آشکار بیان شده و مخالفتی دستکم به شکل علنی با ایجاد کریدور نکردند و پیگیر آن بودند هرچند ممکن است، نگرانیهایی در مورد آینده داشته باشند البته نگاه روسها این است که اگر قرار است، کریدوری ایجاد شود، خود روسها باید بهعنوان نیروهای ناظر و مدیر و کنترلکننده این کریدور در منطقه حضور داشته باشند اما اینها جزئیات درجه دوم محسوب میشوند و در درجه دوم برای روسها نیز رفع نیازهایشان حائز اهمیت است. اینجا نقطهای است که منافع ایران و روسیه در قفقاز در تعارض با هم قرار میگیرد و با وجود اینکه ایران بارها خطوط قرمز خود را به روسها اطلاع داده اما واقعیت این است که دوکشور، منافع متضادی در این زمینه دارند و نمیشود از آن چشمپوشی کرد. نکته مهم این است که ما بهعنوان ایران، نباید جذب سلبی داشته باشیم، صرف مخالفت ما با ایجاد کریدوری به نام زنگهزور با تمام مخاطرات و تهدیدات امنیتی که برای ما دارد، کافی نیست. این سیاست درست است و دقیقا هم بهعنوان خط قرمز ما تعریف شده اما حتما باید در کنارش به دنبال راهحلهای ایجابی هم باشیم. یکی از مهمترین راهحلهای ایجابی، احداث کریدور یا راهگذر ارس است که نهفقط غرب دریای کاسپین، بلکه میتواند بهعنوان کریدوری مطرح شود که از شمالشرقیترین نقطه ایران آغاز و به شمالغربیترین نقطه ایران ختم میشود. ما در این زمینه باید طراحی و برنامهریزی دقیق داشته باشیم و به شکل جدی وارد عمل شویم، قبل از اینکه دیگران بخواهند کاری انجام دهند ما باید این مسیر را بهعنوان مسیری آماده در اختیار طرفین مختلف بگذاریم و خب وقتی این ظرفیت وجود داشته باشد، قاعدتا رفتن بهسمت مسیرهای جایگزین برای طرفهای مقابل میتواند بیفایده باشد و با توجه به خطوط قرمزی که ایران تعیین کرده، هزینهزا باشد، بنابراین کنار رویکرد سلبی که داریم، بهصورت ایجاد کریدور زنگهزور و ترسیم خط قرمز برای خود، باید بهدنبال روشهای ایجابی برویم تا بتوانیم صحنه تحولات قفقاز را به درستی مدیریت کنیم.»
تضاد منافع در روابط بینالملل طبیعی است
بهمن در ادامه درمورد اینکه چطور میشود این تعارض منافع در عرصه دیپلماتیک را حل و فصل کرد، گفت: «در عرصه دیپلماتیک ایران بهوضوح مواضع و خطوط قرمز خود را اعلام کرده است. در دیداری که پوتین با رهبرانقلاب داشت، رهبرانقلاب بهصراحت خطوط قرمز ایران در منطقه قفقاز را ذکر کرد و بر ایستادگی ایران بر مواضع خود هم تاکید کردند اما اینجا تضاد منافع به وجود آمد، اینکه ایران و روسیه روابط نزدیکی در مسائل منطقهای و بینالمللی دارند یا دیدگاههای مشترکی درمورد خیلی از مسائل بینالمللی دارند یا تلاش میکنند که روابط دوجانبه خودشان را گسترش بدهند دلیل نمیشود که تضاد منافع نداشته باشند. تضاد منافع یک امر عادی در روابط بینالملل است، منتها معضل اصلی این است که بتوانیم تضاد منافع را مدیریت کنیم، ما در این حوزه به دیپلماسی فعالتری نیاز داریم. البته داشتن کلاناستراتژیهایی که بتوانیم در حوزه قفقاز پیاده کنیم هم مهم است. یکی از آنها راهگذر ارس است که اگر آن را ایجاد کنیم میتوانیم بهعنوان یک راهگذر جایگزین به همه طرفها بهعنوان یک مسیر امن و باثبات پیشنهاد دهیم و البته در کنار این حتما باید راهبردهای دیگری هم برای مدیریت تحولات قفقاز داشته باشیم و نباید دست روی دست بگذاریم که زمان خیلی از مسائل را حل کند. به هرحال گذر زمان نشان داده که منافع بازیگران ممکن است دچار تغییر و تحول شود. در نتیجه باید فعال بودن خودمان در مواجهه با مسائل قفقاز را حفظ کنیم و در این زمینه حتما استراتژیهای همراه برنامه عملیاتی و قابل اجرا را داشته باشیم.»
دور زدن تحریمها علت سفر پوتین به روسیه
بهشتیپور، کارشناس مسائل بینالملل ابتدا درمورد علت سفر پوتین به باکو گفت:«عمده دلیل سفر پوتین این بود که پوتین تحت تحریم است و در این مدت کشورهایی میرود که میتواند، برود. بعد از کرهشمالی به آذربایجان رفته و احیانا کشورهای دیگری مثل این دو کشور خواهد رفت. اما اصلیترین دلیل سفر پوتین به جمهوری آذربایجان بهخاطر دور زدن تحریمهاست. الان روسیه روابط ویژهای را با جمهوری آذربایجان برقرار کرده و امیدوار است بتواند از طریق جمهوری آذربایجان تحریمها را دور بزند، به این شکل که روسیه قرار است گاز صادراتیاش را به ایران بفرستد. یکی از مسیرهای انتقال این گاز میتواند جمهوری آذربایجان باشد، یکی بحث نفت است که آذربایجان میتواند نفت روسیه را به نام خودش بفروشد و این مجموعه اقدامات به دور زدن تحریمها کمک میکند. روسیه برای دور زدن تحریمها روی روابط با ایران، جمهوری آذربایجان و کرهشمالی سرمایهگذاری کرده است. بنابراین اصلیترین موضوع این است که مساله صادرات گاز و نفت روسیه از طریق جمهوری آذربایجان ممکن میشود. نکته مهم دیگر این است که در بحث اختلاف بین ایران و جمهوری آذربایجان بهطور آشکار طرف ارمنستان بیشتر نشان داده که میخواهد به آمریکا و فرانسه نزدیک شود و طرف آذربایجان هم بیش از اینکه به آمریکا یا اسرائیل اتکا کند، البته مناسباتش به روسیه نزدیکتر است، در هر حال این مسالهای است که البته حتما برای طرف ارمنی درست و این سفر را دنبال میکند. درست است که پاشینیان روابط بهتری با غرب دارد تا روسیه اما مجموعه مناسبات روسیه و ارمنستان بهگونهای است که ارمنستان به همین راحتی نمیتواند مناسباتش با روسیه را قطع کند و به سمت غرب بیاید، به هرحال ارمنستان همچنان نیاز دارد که مناسبات خود را با روسیه، درست بکند. اما نزدیکشدن روسیه به آذربایجان برای ارمنیها هم جالب توجه است.»
روسیه نگران حضور آمریکاییها در حیاط خلوتشان
بهشتیپور در ادامه اشارهای هم به پیمان صلح میان آذربایجان و ارمنستان کرد و گفت: «مساله میانجیگری روسیه بین آذربایجان و ارمنستان جدا از موضوع تحریمهاست. مساله قفقاز جنوبی اصولا منطقه نفوذ روسیه طی سالهای گذشته بوده است. آنجا حیاط خلوت روسیه محسوب میشود. روسیه نگران است که آمریکاییها بتوانند از طریق ارمنستان و گرجستان، با آذربایجان نفوذ خودشان را در قفقاز جنوبی افزایش دهند و اینجا را مرکزی کنند برای فشار آوردن به روسیه و حتی ممکن است بحث عضویت گرجستان یا حتی ارمنستان را در ناتو مطرح کنند. اینها تهدیدهای جدی از نظر روسیه است، بنابراین روسیه به دنبال تثبیت وضعیت قفقاز جنوبی است، بهگونهای که با برقراری صلح و ثبات بهانه از دست آمریکاییها گرفته شود و زمینهای برای مداخله فراهم نشود. بنابراین به نظر میرسد که روسیه جدی است، قبلا هم بوده است، بعد هم آن پیمان صلح نبوده است، یک توافق آتشبس بوده تا تبدیل به پیمان صلح شود، هم به نفع جمهوری آذربایجان است، هم به نفع ارمنستان است. درمورد آن کریدور هم باید تعریف شود و بر سر تعریف آن اختلاف نظر است، اگر آنچه روسیه میبیند، حملونقل ترانزیتی است، خب ارمنستان با این مخالفتی نخواهد کرد اما اگر قرار است بخشی از حاکمیت آنجا نادیده گرفته شود و تحت کنترل روسیه گذاشته شود برای اینکه آذربایجان از طریق آن به نقشهها دسترسی داشته باشد قطعا با مخالفت ارمنستان روبهرو خواهد شد و ایران هم مخالف آن خواهد بود. بنابراین اگر هدف آنها صرفا دسترسی داشتن است میتوانند از جادههای دیگری مثل جادههای ترانزینی استفاده کنند و نیازی ندارد که ارمنستان نادیده گرفته شود.» او درباره اینکه احیای این کریدور بر روابط ایران و روسیه تاثیرگذار خواهد بود یا خیر نیز گفت: «باید ببینیم تعریف روسیه از این کریدور چیست. اینکه میگوییم به نفعش هست یا نیست. قطعا گسترش نفوذ ترکیه در قفقاز به نفع روسیه هم نیست. روسیه در قفقاز و آسیای مرکزی میگوید که همه باید با من باشند. سیاست روسیه به جای همه با هم، سیاست همه با من است و دنبال این است که همه با او هماهنگ کنند. او مخالف گسترش نفوذ ترکیه است اما باید ببینیم که تعریف روسیه از احیای کریدور چیست؟ ایران صراحتا اعلام موضع کرده و اگر بحث مخدوش کردن مرز ایران و ارمنستان باشد ایران همهجوره مقابل این طرح میایستد و اگر بحث این است که جمهوری آذربایجان به نخجوان دسترسی داشته باشد بعید میدانم ایران مخالفتی داشته باشد، این نقض حاکمیت ملی ارمنستان نخواهد بود. از این طرف هم مرز ایران و ارمنستان را مخدوش نمیکند. یک دسترسی به جادههاست و میتواند از این جادهها استفاده کند.»