کارشناس مسائل منطقه با رد ادعای عملکرد منفعلانه جمهوری اسلامی درباره تحولات افغانستان گفت: ارتباط گیری ایران با طالبان پیش از تحولات اخیر نشان میدهد که تسلط طالبان بر افغانستان، توسط ایران از قبل پیش بینی شده بود و برهمین اساس ارتباط گیری با این گروه انجام شد و این گواهی بر آن است که ایران منفعلانه عمل نکرده و از قبل اطلاعات لازم را داشته، آنها را پردازش کرده و تحلیل مناسبی از شرایط افغانستان داشته است.
شعیب بهمن، کارشناس مسائل منطقه، در گفتوگو با ایکنا، درباره ارزیابی خود از رویکرد و نوع بازیگری جمهوری اسلامی ایران نسبت به تحولات افغانستان و برخی انتقادات درباره عملکرد منفعلانه ایران در مقایسه با رقبای منطقه ای گفت: مواضع ایران درباره افغانستان تا حد بسیار زیادی روشن و واضح است. به این معنا که ایران در طول سالهای گذشته همواره تلاش کرده یک سیاست مسالمتجویانه نسبت به این همسایه خود داشته باشد و در این راهبرد ضمن رد هرگونه اشغالگری، تجاوز و مداخله بیگانگان در امور داخلی این کشور، بر تعیین سرنوشت مردم این کشور توسط خودشان تأکید داشته و از سوی دیگر تلاشهای بسیار زیادی انجام داده تا افغانستان به کانون تهدید علیه منافع و امنیت ملی ایران تبدیل نشود.
وی افزود: اکنون که آمریکاییها پس از ۲۰ سال اشغالگری و تجاوز به یکباره و غیر مسئولانه افغانستان را ترک کردند، باید واقعیتهای موجود افغانستان را پیش روی خود گذاشت و پس از آن درباره سیاستهای ایران قضاوت کرد. برهمین اساس من این تعبیر را که ایران در مورد افغانستان منفعلانه عمل کرده درست نمیدانم و اتفاقاً ایران در خصوص تحولات افغانستان بسیار هوشمندانه عمل کرد.
پیشبینی درست ایران از تحولات افغانستان
بهمن در توضیح این مدعا گفت: در دورهای که عدهای ایران را به خاطر برقراری رابطه با طالبان مورد سرزنش قرار میدادند اما امروز کاملاً مشخص شده ایران توانسته بود از قبل تحولات افغانستان را تا حد زیادی پیشبینی کرده و تسلط طالبان بر افغانستان، توسط ایران از قبل پیشبینی شده بود و برهمین اساس ارتباطگیری با طالبان انجام شد. در واقع اگر این پیشبینی درست ایران نبود هیچگاه این ارتباطگیری با طالبان انجام نمیشد و این گواهی بر آن است که ایران منفعلانه عمل نکرده و از قبل اطلاعات لازم را داشته، آنها را پردازش کرده و تحلیل مناسبی از شرایط افغانستان به دست داده است.
بهمن در پاسخ به این سؤال که برقراری رابطه ایران با طالبان چه ضرورتی داشت، گفت: باید این واقعیت را پذیرفت که به هر حال طالبان بخشی از مردم افغانستان هستند و اگر چه دارای گرایش سیاسی و عقیدتی خاصی هستند که هیچکس؛ اعم از ایران، کشورهای منطقه و حتی قدرتهای بزرگ توان نادیده گرفتن آنها را ندارند.
عدم ارتباط ایران با طالبان انتظاری غیر واقعی است
این کارشناس مسائل منطقه بیان کرد: ایران به دلیل همجواری با افغانستان می بایست در آینده با دولت مستقر در این کشور رابطه داشته باشد. البته اینکه روابط ایران و طالبان در آینده چگونه است تا حد زیادی بستگی به رفتارها و کنشهای طالبان دارد. ایران هم میتواند همسایهای سختگیر بر طالبان باشد و هم در صورتی که طالبان تنوع قومی و مذهبی در افغانستان را به رسمیت بشناسد، همسایهای دوست و همکار باشد.
وی اضافه کرد: الان همسایگان افغانستان و همچنین قدرتهای بزرگ، طالبان را به مثابه یک واقعیت سیاسی در این کشور پذیرفتهاند و لذا اینکه ایران با طالبان رابطه برقرار نکند یک انتظار غیر واقعگرایانه است.
مخاطرات نزدیکی طالبان به پاکستان و عربستان برای ایران
بهمن درباره اعلام محکومیت حملات پاکستان به پنجشیر از سوی ایران به منزله یکی از نشانههای رویکرد فعال ایران نسبت به افغانستان و برخی نگرانیها از وابستگی طالبان به پاکستان و عربستان گفت: در اینکه طالبان از لحاظ ایدئولوژیکی و سازمانی به عربستان و پاکستان وابستگی دارد هیچ شک و تردیدی نیست و این دو کشور نقش عمدهای در حمایت مالی و لجستیکی طالبان در طول پیشرویهای اخیر آنها در افغانستان داشتند، اما اینکه در آینده میزان تأثیرگذاری عربستان و پاکستان بر طالبان کاهش یا افزایش خواهد داشت در حال حاضر شاید نتوان قضاوت کرد، هر چند به نظر میرسد اگر طالبان بتواند تسلط کامل بر افغانستان پیدا کند همچنان روابط خود را در سطح بالا با این دو کشور ادامه میدهد.
وی ادامه داد: اینکه ارتباط طالبان با این دو کشور میتواند بر روابط آنها با ایران تأثیر بگذارد نکته مهمی است که طالبان میبایست در آینده با رفتارش آن را نشان دهد. افغانستان از جهات مختلف به ایران وابستگیهای زیادی دارد و در حوزه اقتصادی بخشی از کالاهای مهم افغانستان توسط ایران تأمین میشود و ایران میتواند یک مسیر مواصلاتی برای افغانستان محصور در خشکی به جهان خارج و آبهای آزاد باشد و لذا رابطه با ایران مزیتهای زیادی برای افغانستان داشته باشد. بنابراین نکته اصلی این است که طالبان چه رفتار و روابطی را در قبال ایران، پاکستان و عربستان اتخاذ میکند و میتواند به سمت یک رویکرد متوازن حرکت کند یا خیر.
بهمن با تأکید بر اینکه ایران با روی کار آمدن طالبان از منافع و نفوذ سیاسی خودش و گروههای قومی و مذهبی در افغانستان چشمپوشی نمیکند، گفت: در مذاکرت پیشین با طالبان بارها به آنها نسبت به رعایت حقوق همه اقوام و مذاهب افغانستان تذکر داده شد و لذا این بستگی به رفتار طالبان در آینده دارد که تا چه اندازه بتواند این تعارض منافع را در نظام سیاسی که میخواهد تشکیل دهد، مدیریت کند.
نیاز به پذیرش بینالمللی طالبان را وادار به تغییر رفتار میکند
بهمن درباره نیازمندی طالبان به کسب مشروعیت در فضای بینالمللی و تأثیر آن بر تغیر رفتار و رویکرد آنها نسبت به گذشته گفت: مهمترین معضل طالبان در حال حاضر در عرصه بینالمللی، جدای جنگ قدرت داخلی و وضعیت اقتصادی، به رسمیت شناخته شدن از سوی سایر کشورهاست و در این مسیر باید تلاش کند رفتاری مسالمتجویانه از خود نشان دهد.
این کارشناس مسائل منطقه در پایان اظهار کرد: سخنان و رفتار مقامات ارشد طالبان پس از تصرف کابل نیز حکایت از این امر دارد که میخواهند هم فضای داخلی افغانستان را آرام نگه دارند و هم این پیام را به همسایگان، کشورهای اسلامی و قدرتهای بزرگ بدهند که طالبان فعلی با طالبان بیست سال گذشته تفاوت دارد و نگرشها و رویکردهای مسالمتآمیز را در افغانستان دنبال میکند تا نگاه غالب نسبت به این گروه که آن را به منزله یک گروه متحجر و خشونتطلب میشناسند، تغییر کند و این مسئله را میتوان در گفتوگوها و موضعگیریهای مقامات طالبان در ماهای اخیر مشاهده کرد.
خبرگزاری ایکنا