[ یاسمن طاهریان ] در شرایطی که ایران در حال مذاکره بر سر پیشنویس یک توافق راهبردی بیستوپنج ساله با چین است که حاشیههای بسیاری را به همراه داشته است، محمدجواد ظریف سهشنبه گذشته به روسیه سفر کرد تا درباره همکاریهای دوجانبه، وضع برجام و مسائل منطقهای با مقامات این کشور دیدار و رایزنی کند. به گفته ظریف دلیل این سفر بازبینی در توافقنامهای است که در زمان ریاستجمهوری محمد خاتمی با روسیه بسته شده که طبق مفاد آن در صورت راضیبودن طرفین از اجرای آن بهطور خودکار به مدت دو دوره پنج ساله تمدید شده است. آمریکا و چین بهعنوان دو اقتصاد بزرگ دنیا مدتی است که در جنگ اقتصادی به سر میبرند و پس از شیوع و همهگیری ویروس کرونا این تنشها بُعد تازهای پیدا کردهاند؛ به گونهای که دونالد ترامپ، رئیسجمهوری ایالات متحده بارها کرونا را «ویروس چینی» خطاب و اعلام کرده است که برای برخورد با چین حاضریم تمام همکاریهایمان را قطع کنیم. از سوی دیگر خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ انتقادهای شدید روسیه از عملکرد دولت ترامپ را به همراه داشته است. روسیه و چین در طی این مدت از برجام بهعنوان سندی معتبر به شدت حمایت کردهاند. موضع این دو کشور در برجام حتی نسبت به موضع سه کشور اروپایی نیز متفاوت بوده است. چرا روسیه و چین؟
شعیب بهمن، کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با «شهروند» میگوید که پیشبرد این موافقتنامهها یا اسناد راهبردی در چارچوب راهبرد نگاه به شرق میگنجد که از گذشته در حوزه سیاست خارجی ایران مطرح شده و تا به امروز با افتوخیزهایی همراه بوده است. به گفته بهمن ایران به دو علت به سمت چنین موافقتنامههایی سوق پیدا میکند؛ علت اول به منظور تأمین نیازها و کالاهای استراتژیک و همچنین کاهش تأثیر تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران است که باعث ایجاد چالشهای اقتصادی در کشور شده و دلیل دوم تجربه ناموفق توسعه روابط ایران با کشورهای غربی است. بهمن معتقد است که ایران برای تأمین بخشی از نیازهای خود دستکم در حوزه اقتصادی ناگزیر به همکاری با کشورهایی مثل روسیه و چین است. او میگوید: «در فضای برجام و پسابرجام موقعیتی پیش آمد که روابط ایران با کشورهای اروپایی و حتی آمریکا بهبود پیدا کند، ولی نقض تعهد از سوی ایالات متحده آمریکا و خروجش از پیمان برجام، همچنین ناتوانی و عدمپایبندی کشورهای اروپایی در عمل به تعهدات خود درواقع ایران را به این نتیجه رسانده است که در شرایط فعلی اساسا از بهبود رابطه با غرب نمیتواند به منافع و اهداف خود دست پیدا کند.»
رحمان قهرمانپور، کارشناس امور بینالملل نیز در گفتوگو با شهروند با اشاره به اینکه ایران با روسیه از قبل همکاریهایی بهویژه در حوزه تسلیحاتی داشته است، میگوید که داستان روسیه و چین در رابطه ایران متفاوت از یکدیگر است. قهرمانپور میگوید: «مسأله توافق بیستوپنج ساله ایران با چین مسیر نسبتا طولانی را طی کرده، چون در داخل کشور در زمینه همکاری استراتژیک با چین یک اجماع نظر نسبتا مستحکمی شکل نگرفته است، یعنی بخشهایی از تصمیمگیران مخصوصا در قوه مجریه بر این باور بودند که درواقع همکاری استراتژیک ایران با چین نمیتواند خیلی برای ایران مفید باشد، چون چین تکنولوژی پیشرفتهای ندارد یا از نظر مالی در سطح جهانی حرف زیادی برای گفتن ندارد. از طرف دیگر گروه دیگری مخصوصا در میان اصولگرایان معتقد بودند که وقتی آمریکاییها ایران را تحت فشار میگذارند، عقلانیت اقتضا میکند که ما به سمت همکاری با چین برویم. یک گروه سومی هم یک دهه است بحث میکنند که چین درواقع یک قدرت اقتصادی آینده جهان است و فارغ از بحثهای سیاسی داخلی در مورد نسبت چین با آمریکا ما باید یک طرح استراتژیک برای مواجهه با جهان آیندهای که چین درواقع قدرت اول اقتصادی است، داشته باشیم.» به گفته قهرمانپور این توافقنامهها ارتباطی به فشارهای آمریکا ندارند، چون مسأله اصلی این است که چین در چند سال آینده قدرت اول اقتصادی دنیا خواهد بود و در هر صورت ایران باید رویکرد جدیدی نسبت به این کشور داشته باشد. قهرمانپور با اشاره به عربستان، کویت و امارات -که جزو متحدان نزدیک آمریکا در منطقه هستند- میگوید که آنها نیز به دنبال بستن نوعی قرارداد همکاری استراتژیک بلندمدت با چین هستند. قهرمانپور میگوید: «آینده نظام بینالملل به عملکرد و رویکرد و سیاست و اقتصاد چین گره خورده است و هر کشوری که قاعدتا برای آینده برنامهریزی کند، باید بگوییم که چه سیاستی در قبال چین دارد.»
اما قهرمانپور همکاری استراتژیک با روسیه را از منظر دیگری بررسی میکند. او میگوید: «روسیه از ۲۰۱۲ تصمیم گرفته در خاورمیانه حضور استراتژیک داشته باشد و در سوریه هم در چارچوب محور آستانه همکاریهای زیادی با ایران داشته است.» این کارشناس بینالملل میگوید که موضوع روسیه با چین هم از منظر سیاست خاورمیانهای روسیه و نقشی که این کشور میخواهد در آینده منطقه داشته باشد و هم از منظر رقابت سیاسی که بین روسیه و آمریکا وجود دارد، متفاوت است. به گفته قهرمانپور رابطه ایران با چین و ایران با روسیه باید در بسترهای مختلف تعریف شوند، چراکه چین بزرگترین رقیب اقتصادی آمریکاست که در آیندهای نزدیک به بزرگترین قدرت اقتصادی در جهان تبدیل خواهد شد و از سوی دیگر کرملین سعی دارد تا از لحاظ سیاسی خود را رقیب اصلی آمریکا معرفی کند. امکان رقابت چین و روسیه در داخل کشور
شعیب بهمن در پاسخ به این سوال که در صورت امضای سند بیستوپنج ساله ایران و چین و همچنین گستردهتر شدن روابط ایران و روسیه آیا به معنای ایجاد رقابت در داخل کشور است، میگوید: «این موافقتنامهها یا اسناد راهبردی دارای جنبههای اجرایی نیستند، بلکه یک نقشه راه بلندمدت و جامعی برای توسعه همهجانبه مناسبات و روابط ایران با این کشورهاست و در ذیل آن قراردادهای اجرایی هم میتوانند منعقد شوند.» بهمن با اشاره به تفاوت چین و روسیه در زمینه اقتصادی، تکنولوژی و فناوری با یکدیگر میگوید: «هر کدام در حوزههای خاصی میتوانند به ایران در دور زدن تحریمها یا در تأمین نیازها و کالاهای استراتژیک ایران کمک کنند، ولی رقابت جدی وجود نخواهد داشت.» تشکیل بلوک کشورهای تحت تحریم آمریکا
رحمان قهرمانپور در پاسخ به این سوال که آیا ایران و چین و روسیه به دنبال تشکیل بلوکی در برابر کشورهای غربی هستند، گفت: «بلوکها اصولا در شرایطی شکل میگیرند که یک توازن قدرتی بین کشورهایی که آن بلوک را تشکیل میدهند، وجود داشته باشد. ایران، چین و روسیه درواقع همسطح نیستند. خود روسیه با چین نیز همسطح نیست. اقتصاد روسیه تفاوت بسیار زیادی با اقتصاد چین دارد.» او همچنین تأکید کرد که ایران باید از این روابط فرصتسازی کند. قهرمانپور گفت: «قاعدتا اگر شما در سیاست بینالملل منتظر باشید که فرصتها سراغ شما بیایند، همیشه منفعل و محکوم و ضعیف خواهید ماند.» او افزود: «این رابطه بستگی به عملکرد ما دارد، یعنی کشورهایی هستند که از قِبَل همکاری اقتصادی با چین هم توسعه پیدا کردند و اقتصادشان رشد کرد و کشورهایی هم بودند که نهتنها توسعه پیدا نکردند، بلکه به نوعی میتوان گفت اقتصادشان تحت سیطره چین درآمده است.»
ائتلافهای موضوعی
شعیب بهمن درباره اینکه آیا این توافقنامهها موجب حمایت از ایران در مجامع بینالمللی میشود و همچنین ضمانتی برای حفظ برجام خواهد بود، میگوید: «هم روسها، هم چینیها تمایل دارند که برجام بهعنوان یک توافق بینالمللی حفظ شود.» به گفته بهمن برجام یک الگوی موفق از یک رژیم کنترل تسلیحات در منطقهای پراغتشاش مثل خاورمیانه است و این مدل در مورد سایر کشورهایی که احتمالا بخواهند در سطح منطقه به دنبال تسلیحات هستهای بروند هم کاربرد پیدا میکند. رحمان قهرمانپور دراینباره میگوید: «باید ببینیم که (چین و روسیه) در موضع هستهای و خاورمیانه چه کار میکنند. ما در داستان خلیجفارس دیدیم نه چین و نه روسیه از مواضع ایران حمایت نکردند، ولی در شورای حکام آژانس هر دو از مواضع ایران حمایت کردند. اصطلاحا میگویند که در سیاست بینالمللی امروزی ائتلافها موقتی و موضوعی شده است.» واکنش آمریکا چه خواهد بود؟
شعیب بهمن درباره اینکه اگر این توافقنامهها با چین و روسیه امضا شوند، آیا آمریکا با اعمال تحریمهای بیشتر مانع اجرای آنها خواهد شد، گفت: «این تحریمها درحال حاضر هم وجود دارند، یعنی آمریکا صرفا به تحریم مستقیم ایران اکتفا نکرده و تحریمهای ثانویه را هم از مدتها پیش اجرا کرده است، به این معنی که هر شرکت یا کشور خارجی را که با ایران همکاری اقتصادی میکند، تحت تحریم قرار داده است.» او افزود: «قاعدتا هم روسها، هم چینیها راههای دور زدن این نوع تحریمها را بلدهستند و در طول سالهای گذشته آزمایش کردهاند. در بسیاری از موارد ممکن است که شرکتها یا نهادهای مالی و پولیصوری تشکیل شوند یا از طریق شرکتهای کوچکتری این تبادلات صورت گیرند. میتوان گفت در مجموع راههای مختلف و متعددی برای دور زدن تحریمها وجود دارد. کما اینکه الان چینیها تنها کشوری هستند که باوجود تحریمهای آمریکا از ایران نفت میخرند و این را هم علنی اعلام کردند.» اما قهرمانپور معتقد است که اقدامات آمریکا بستگی به نوع شرکتهایی دارد که با ایران وارد معامله میشوند. او میگوید: «مثلا برخورد آمریکا با هوآوی را ببینید. آمریکا هوآوی را تحریم کرده، چین هم تهدید کرده شرکت نوکیا و اریکسون را تحریممیکند. این موضوع بستگی به نوع تعامل آن کشورها و ما دارد. ما هم قطعا باید به گونهای رفتار کنیم که چین یا روسیه یا هر کشور دیگری انگیزه و اراده لازم برای حمایت از ما را داشته باشد.»
روزنامه شهروند