شعیب بهمن
اختلاف بین اروپا و آمریکا بر سر تعامل با روسیه مسأله جدیدی نیست. از زمان جنگ دوم جهانی به این سو بحث مقابله آمریکا با شوروی بویژه در اروپا وجود داشته است. این تقابل در زمان جنگ سرد شدت گرفت و پس از فروپاشی شوروی دستور کار آمریکاییها به مقابله با روسیه در اروپا تغییر کرد. به عبارت دیگر مقامات آمریکایی با تداوم استراتژی جنگ سرد به دنبال محدود کردن روسیه در اروپا هستند. در این چارچوب ایالاتمتحده بدون در نظر گرفتن جوانب کامل از اروپا خواسته است سیاستهای محدودسازی حضور و نفوذ روسیه در اروپا را دنبال یا تصویب کند. این در حالی است که اروپاییها به دلیل داشتن مرز مشترک با روسیه الزامات نحوه تعامل با روسیه به عنوان یک همسایه را درک میکنند. روسیه با اتحادیه اروپایی در ۲ بخش انرژی و امنیت همکاری جدی دارد و طبیعتا وقوع تنش در این دو بخش آسیب جدی به اروپاییها وارد خواهد کرد. این در حالی است که به دلیل سطح پایین تعاملات تجاری روسیه و آمریکا و فقدان مرز زمینی مشترک بین ۲ کشور، ایالاتمتحده چندان نگرانیای از بابت تبعات امنیتی تنش با روسیه ندارد.
با توجه به رویکرد دولت آمریکا در دوره ریاستجمهوری ترامپ که بر تجارت انرژی و جلب بازار اروپا در این زمینه تأکید دارد، آمریکاییها به دنبال این هستند با تحریم روسیه و همراه کردن اتحادیه اروپایی، خود را به تنها تأمینکننده گاز مورد نیاز اروپاییها تبدیل کنند. حال آنکه نحوه تأمین گاز اروپا از سوی ایالاتمتحده که با استفاده از کشتیهای مخصوص حمل LNG است، هزینه بالایی در مقابل انتقال گاز از طریق خط لوله برای اروپاییها دارد. از این رو اروپاییها مسأله تأمین گاز را یک موضوع امنیتی- اقتصادی میبینند و براحتی آمریکا نمیتواند نسبت به تحریم روسیه اقدام کند.
نکته بعدی درباره روابط اروپا و روسیه که به عنوان عاملی برای تشدید اختلاف بین اتحادیه اروپایی و ایالاتمتحده در نظر گرفته میشود، مسأله امنیت اتحادیه اروپاست که به ابزاری برای باجخواهی آمریکاییها مبدل شده است. هر چند این گزاره که روسیه به دنبال تسلط و فتح اروپاست، چندان گزاره جدی و عقلانیای نیست اما روسهراسی آمریکاییها در دهههای اخیر و بویژه بعد از بحران کریمه سبب شده کشورهای اروپایی در بعد امنیت با بیاعتمادی به روسها نگاه کنند. نکته قابل توجه اینکه اتحادیه اروپایی بهرغم توان تکنولوژیک و توسعه اقتصادی که در دهههای گذشته کسب کرده، در بحث تأمین امنیت و مسائل دفاعی با بحران جدی مواجه است تا جایی که مطابق بررسی انجامشده در اندیشکده چتمهاوس، روسیه به لحاظ توان نظامی در صورت حمله به اروپا و عدم حمایت آمریکا از اروپا در کمتر از یک هفته بر آن مسلط خواهد شد. همین نقطه ضعف سبب شده ایالاتمتحده بیشترین سوءاستفاده را از کشورهای اروپایی داشته باشد. حال آنکه در اتحادیه اروپا اختلاف نظر جدی پیرامون اتخاذ یک استراتژی مشخص در برابر روسیه وجود دارد. به عنوان مثال کشورهای حوزه بالتیک مثل لهستان خواهان پیروی کامل از سیاستهای آمریکا در قبال روسیه، و فرانسه و آلمان در پی موازنه بین روسیه و آمریکا، و ایتالیا و یونان هم به دنبال افزایش سطح همکاری با روسها هستند. این وضعیت پیچیده در کنار ملاحظات مربوط به امنیت و انرژی، تصمیمگیری برای اروپاییها را سختتر کرده اما آنچه مسلم است اروپا به دنبال این است در برابر زیادهخواهی آمریکا و رفتارهای یکجانبهگرایانه آن تا حدی استقلال خود را حفظ کند.