شعیب بهمن
تغییر و تحولات جدید در روسیه دو بعد دارد؛ یکی به عملکرد دولت و دیگری به میزان رضایت مردم از آن باز می گردد. طی سال های اخیر با توجه به فشار های اقتصادی به ویژه پس از آنکه بحران اوکراین در سال ۲۰۱۴ به وجود آمد و باعث بروز تحریم هایی علیه روسیه از سوی امریکا و کشورهای اروپایی شد و ارزش پول ملی روسیه به نصف کاهش پیدا کرد و پس از آن مشکلات دیگری در ساختار اقتصادی روسیه پدید آمد که تا به امروز کابینه و شخص نخست وزیر در سیبل ناکارآمدی قرار داشتند و هر گاه صحبت از ضعف دولت به میان می آمد، به آقای مدودف به عنوان نخست وزیر و سایر وزرا نسبت داده می شد؛ حتی می توان گفت که آقای پوتین را از انتقادات اینچنینی مبرا نگه می دارد. بنابراین یک وجه مساله به عملکرد ضعیفی مرتبط می شود که برخی منتقدان نسبت به عملکرد دولت ایراد وارد می کردند و می توان گفت که آقای پوتین بنا به دلایل مختلف از جمله اینکه نمی خواهد به طور مستقیم در سیبل این حملات قرار گیرد، ترجیح داد که تغییراتی را در بدنه و ساختار دولت ایجاد کند.
نکته دیگری که در این بین وجود دارد، بحث جانشینی آقای پوتین مطرح است. تقریبا در طول دو دهه گذشته مرد شماره یک کرملین ولادیمیر پوتین بوده است. حتی در دوره کوتاهی که جای خود را به مدودف داد و در چهارسالی که نخست وزیر بود باز هم از او به عنوان مرد شماره یک روسیه نام برده می شد. در شرایط فعلی با توجه به اینکه در دوره دوم ریاست جمهوری متوالی خود به سر می برد و با توجه به قانون اساسی فعلی روسیه امکان اینکه بخواهد یک بار دیگر به عنوان رییس جمهور برگزیده شود، وجود ندارد. بنابراین بحث جانشینی بسیار جدی است، زیرا باید مشخص شود چه کسی می خواهد میراث پوتین را پس از اتمام دوره ریاست جمهوری وی حفظ کند و در همان چارچوب و خط مشی ادامه دهد که یکی از مباحث مهم به شمار می آید چراکه روی این موضوع هم در داخل روسیه به آن توجه می شود و هم در خارج از این کشور نیز اندیشکده های غربی نسبت به آن توجه دارند و به آن می پردازند. بنابراین این احتمال وجود دارد که تغییر و تحولات فعلی در راستای معرفی جانشین آقای پوتین نیز باشد و امکان دارد فردی که به عنوان نخست وزیر جدید معرفی شود، جانشین احتمالی پوتین در آینده باشد. یک موضوع دیگر این است؛ شاید فردی که به عنوان نخست وزیر معرفی شود، بتواند زمینه ساز آن باشد و نخبگان جدیدی را سر کار بیاورد که از میان نخبگان جدید بتوانند یک نفر را به عنوان جایگزین آقای پوتین معرفی کنند.
بنابراین مساله جانشینی پوتین و اینکه در آینده مساله جانشینی وی به کدام سمت خواهد رفت، موضوع مهمی است و به نظر می رسد یکی از دلایل تغییر تحولات کنونی در روسیه به شمار می آید. اما در این بین یک سناریو وجود دارد، اینکه آقای پوتین ساختار سیاسی روسیه را به سمت یک ساختار پارلمانی سوق دهد، چراکه در مباحث جدید مطرح شده از سوی آقای پوتین بر این نکته تاکید شده است باید نخست وزیر از سوی پارلمان تعیین شود و پارلمان نقش محوری تری در انتخاب نخست وزیر داشته باشد. اما اینکه آقای پوتین بخواهد در شرایط فعلی ساختار نظام سیاسی روسیه را تغییر دهد، می تواند یک تصمیم استراتژیک برای آینده سیاسی خودش محسوب شود و اگر بخواهد کماکان در یک قالب دیگر به عنوان نخست وزیر در قدرت باقی بماند، این احتمال وجود دارد که بخواهند ساختار نظام سیاسی را تغییر دهند و اساسا روسیه به سمت یک نظام پارلمانی سوق پیدا کند که اساسا در آن نخست وزیر قدرت اجرایی کشور را در دست داشته، تنها رییس جمهور یک مقام سمبلیک باشد و روسیه تبدیل به یک کشور پارلمانی شود. ولی واقعیت آن است که انجام این مساله مستلزم آن است که آقای پوتین تصمیمی را در این قالب گرفته باشد، بخواهد کماکان در قدرت باقی بماند و در جایگاهی جدید ایفای نقش کند. اگر این گزینه انتخابی پوتین باشد این احتمال وجود دارد که روسیه به سمت یک تغییر ساختار سیاسی سوق پیدا کند ولی اگر کماکان در فکر آن باشد که مطابق گفته های پیشین خود پس از پایان دوره ریاست جمهوری فردی دیگر جانشین وی شود در آن صورت احتمال این تغییر و تحولات در ساختار سیاسی روسیه کم است. نکته دیگری که در این بین مطرح است و باید به آن توجه داشته باشیم؛ روسیه پهناورترین کشور جهان است. در روسیه بیش از ۱۸۰ قومیت حضور دارد، مردم آن به ۱۲۰ زبان متفاوت رایج صحبت می کنند و اداره این کشور پهناور به رغم اینکه یک فدراسیون محسوب می شود، اما در عین حال نیازمند وجود یک اقتدار مرکزی است و وجود یک دولت مقتدر در مرکز تنها گزینه برای اداره پهناورترین کشور جهان محسوب می شود به ویژه اینکه مباحث متعددی در مسائل سیاست خارجی این کشور در رقابت های جدی با غرب وجود دارد. بنابراین پوتین نظام سیاسی روسیه را به سمت یک نظام سیاسی بی ثبات سوق نخواهد داد و سیستم های پارلمانی معمولا سیستم های بی ثبات تری هستند و گاهی ممکن است انتخاب نخست وزیر برای مدت ها به تعویق بیفتد و رقابت میان احزاب همواره با چالش مواجه است. در چنین شرایطی نظام سیاسی روسیه هم می تواند دچار چالش جدی شود. بنابراین احتمال اینکه پوتین به سمت یک نظام پارلمانی حرکت کند، اندک به نظر می رسد، اما اینکه بخواهد نقش پارلمان را پررنگ تر کند این احتمال وجود دارد.