۱۴ اسفندماه ۱۴۰۱
بنده می خواهم نکته ثقل و آغاز بحثم را روی هدف جنگ ۲۰۲۰، یعنی جنگی که به هر حال تغییرات ژئوپلتیکی بسیار گسترده ای برای منطقه در برداشت و باعث برهم خوردن توازن قوا در منطقه و تحت تاثیر قراردادن بازیگرانی مثل ایران شد بگذارم.در رابطه با جنگ مباحث مختلفی مطرح شد. در مورد اینکه آیا این یک جنگ ارمنی- آذری است یا نه یک سطح کلان تر و یک بحث گسترده تر است و در واقع اهداف بزرگتری را در پی دارد. واقعیت این است که از زمان پیش از جنگ دائماً هشدارهای لازم در مورد احتمال وقوع جنگ داده می شد. در زمان جنگ نیز گفته شد که این جنگ فراتر از آنچیزی است که بعضی ها قصد داشتند به عنوان یک دعوای ارمنی -آذری، نشان دهند.در واقع جنگ اخیر به یک حوزه بسیار کلان تری در مسائل ژئوپلتیک باز می گردد که یک بخش اعظم آن به اجرای ایده ترکستان بزرگ و گرایش های پان ترکیسی در منطقه منتهی می شد. شیوه جنگ و حضور بازیگرانی چون اسرائیل، ترکیه،تکفیری ها و در پشت صحنه انگلیسی ها، امریکایی ها و ناتو همه این ها دلالت بر این داشت که اتفاقات خیلی بزرگتری در جریان است و نباید سطح تحلیل را کاهش داد و آن را یک جنگ کوچک دانست.
نقطه پایان و توقف جنگ هم همین مسئله را نشان داد و تاکید داشت که جنگ در جایی پایان پذیرفت که علیرغم این که آذربایجان، شهر شوشی را تصرف کرده بود و فاصله چندانی با تصرف استپاناکرت نداشت جنگ متوقف شد. چرا اینگونه شد و چرا اکنون موضوع قره باغ موضوعی حاشیه ایی شده و بحث کریدور زنگزور و استان سیونیک موضوع اصلی شده است. این نشان دهنده آن است که جنگ ۲۰۲۰، اهداف بسیار کلان تری را دنبال می کرد و می تواند به نتایج خیلی بزرگتری نیز منتهی شود.در حال حاضر استان سیونیک به قلب تپنده ژئوپلتیکی قفقاز تبدیل شده است. اگر قفقاز در گذشته کانون های درگیری یا مناقشات دیگری داشت امروز کانون و تمرکز اصلی منطقه سیونیک است. این منطقه برای همه بازیگران درگیر و دخیل چه بازیگران دور و چه بازیگران نزدیک یک موقعیت ویژه پیدا کرده و به همین دلیل هم ضرورت دارد که به استان سیونیک با جدیت بیشتری نگریسته شود.از دست رفتن سیونیک هم برای ارمنستان و هم برای ایران یک اتفاق بسیار تلخ و گزنده خواهد بود که آثار و پیامدهایی را نه تنها برای امروز بلکه در ازای تاریخ در پی خواهد داشت. از دست رفتن سیونیک باعث پدید آمدن مخاطرات ژئوپلتیکی ای برای ایران و ارمنستان خواهد شد. ارمنستان در یک تنگنای جغرافیایی قرار دارد و مهمترین راه گریز از این تنگناها ایران است. برای ایران هم عدم احداث کریدور زنگزور که اساسا کریدور نیست و باز هم یک طرح کلان تر را دنبال می کند موضوع بسیار مهمی است که می تواند از خفگی ژئوپلتیکی ایران در منطقه جلوگیری به عمل بیاورد.در حوزه مسائل امنیتی، ایران و ارمنستان هر دو با مخاطرات تقریبا یکسانی مواجه هستند از نفوذ پان ترکیسم در منطقه بگیرید که می تواند برای ارمنستان و ایران یک خطر جدی محسوب شود تا نفوذ تکفیری ها و همچنین نفوذ بازیگران دیگر چون ترکیه و اسرائیل که برای هر دو کشور تهدید مشترک بشمار می آید.
به هر حال ارمنستان و مردم ارمنستان از یاد نبرده اند که اسرائیل چه نقشی در جنگ ۲۰۲۰ ایفا کرده و چگونه با کمک های نظامی و با حضور مستقیم در عرصه میدان جنگ توانست شرایط را به نفع باکو تغییر دهد. در مورد ایران نیز باید گفت که اسرائیلی ها قصد دارند همان کاری که ایران در ۴۴ سال گذشته علیه آن کشور انجام داده و یک خاکریز اطراف اسرائیل ایجاد کرده را متقابلا علیه ایران از طریق باکو انجام دهند و در واقع آن ها سعی دارند تا پشت مرزهای ایران در نواحی مختلف از جنوب و شمال نفوذ پیدا کنند. حضور ناتو در منطقه نیز نشان داده که همیشه یک حضور مخربی بوده و می تواند برای ایران و ارمنستان چالش های بسیار زیادی ایجاد کند. امروز استان سیونیک یک اهمیت حیاتی برای ایران و ارمنستان پیدا کرده و به واسطه این اهمیت حیاتی ضرورت دارد که دو کشور همکاری های مستقیم تری را انجام دهند. اگر چه ایجاد کنسول گری ایران در قاپان اقدام بسیار خوب و موثر و بجایی بود ولی کافی نیست و نیاز داریم که اقدامات بیشتر و جدی تری انجام دهیم. توسعه فعالیت های تجاری و اقتصادی در این منطقه می تواند یک گزینه مهم باشد در عین حال برقراری و ایجاد و یا تفاهم یک پیمان امنیتی دفاعی و نظامی بین ایران و ارمنستان هم از واجبات است.
بنده معتقد بودم که طبق تمام شواهد و قرائن ما در همین ایام می بایست شاهد جنگ می بودیم و اگر زمین لرزه ترکیه رخ نمی داد، این جنگ اتفاق می افتاد. معتقدم که باکو به عنوان یک بازیگر مستقل توان این را ندارد که به تنهایی وارد عمل شود ولی پروژه جنگ، پروژه ای است که ممکن است دیر و زود داشته باشد ولی سوخت و سوز نخواهد داشت.
نکته آخر این که ایران همان طوری که در خصوص جریان های تکفیری و تروریستی در سوریه عمل کرد باید در جنوب ارمنستان نیز عمل کند. و من مطمئن هستم چنانچه در جنوب ارمنستان و یا در مرزهای ایران با آذربایجان هم قرار باشد استقرار پیدا کنند، ایران به شکل گسترده ای وارد عمل خواهد شد و هیچ تعارفی با کسی ندارد. همانطوری که روس ها برای مقابله با تهدیدات ناتو جنگ اوکراین را آغاز کردند. اگر قرار باشد در منطقه قفقاز جنوبی و در جوار مرزهای ایران اتفاقاتی رخ دهد که به حضور ناتو در این منطقه منتهی شود یا اسرائیلی ها بخواهند نفوذ خودشان را در حوزه های نظامی امنیتی گسترش دهند قطعاً با پاسخ جدی ایران مواجه خواهند شد این پاسخ می تواند از جنس همان پاسخی باشد که روسیه در مورد اوکراین به ناتو داد.