گفتگو: زهره صفاری
انتخابات ترکیه تنها بر عرصه سیاست داخلی این کشور تاثیر نمی گذارد و پیروزی هر یک از دو رقیب اصلی می تواند گرایش و سیاست خارجی آنکارا را هم تغییر دهد. به عبارت دیگر اگر اردوغان انتخاب شود باید شاهد تداوم سیاست خارجی او در دو دهه گذشته باشیم؛ به این معنا که ترکیه همچنان سطحی از تنش با غرب را حفظ کرده و همزمان درصدد نزدیکی بیشتر به کشورهایی مانند روسیه و چین خواهد بود و در عین حال جایگاه بازیگر فعال منطقه ای را نیز برای خود قائل می شود، اما در طرف مقابل با روی کار آمدن کمال قلیچدار اوغلو می توان انتظار داشت تمایل دولت جدید ترکیه به ایفای نقش های منطقه ای کاسته شده و در برخی حوزه هایی که در سال های گذشته مداخلاتی داشته است رویکرد و نگاه جدیدی حاکم کند. در عین حال نگاه قلیچدار اوغلو به رابطه با غرب و قدرت های بزرگ، با اردوغان کاملا متفاوت است و او ادغام ترکیه در ساختارهای فراآتلانتیکی و روابط نزدیک با غرب را سیاستی مناسب می داند. با این شرایط می توان انتظار داشت انتخاب قلیچدار اوغلو روابط روسیه و ترکیه را محدودتر از گذشته و در مقابل، آغاز مناسبات با امریکا و اروپا را به طور جدی رقم خواهد زد. همزمان موضوع پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا که مدت ها از سوی اردوغان به محاق رفته بود هم به شکل جدی تری در سیاست خارجی ترکیه برجسته خواهد شد.
بدون شک در ترکیه بدون اردوغان، دیدگاه در مورد کشوری مثل سوریه متفاوت خواهد شد. نوع نگاه سوریه هم مانند گذشته نخواهد بود. نباید فراموش کرد که در اوج بحران سوریه که دولت اردوغان بیشترین ضربات را به دمشق وارد کرد، قلیچدار اوغلو در قامت اپوزیسیون به دمشق سفر کرد و حتی با بشار اسد دیدار داشت که در همان دوران نیز این نگرش متفاوت به مساله سوریه و بحران آن کاملا محسوس بود.
هم نظرسنجی ها، هم وضعیت اقتصادی ترکیه و هم نوع اتحاد مخالفان اردوغان حکایت از آن دارد که او با شرایط سخت و شاید سخت ترین شرایط در 20 سال گذشته در انتخابات روبه رو است اما در عین حال باید توجه داشت که اردوغان همچنان در قدرت است و گمانه زنی ها درباره اینکه او به راحتی قدرت را به رقبا واگذار کند، مورد تردید است. او در سال های گذشته نشان داده است در شرایط بحرانی هم می تواند نتایج مطلوبی کسب کند، همان طور که در انتخابات پیشین نیز در برخی برهه های سخت با بحران های ساختگی و مصنوعی توانست اوضاع و شرایط را تحت کنترل خود درآورد، اما از سوی دیگر امروز جامعه ترکیه یک جامعه کاملا دوقطبی و دوپاره است و هر یک از طیف های حاضر در انتخابات یک پایگاه اجتماعی نسبتا مشخص و طبقات مختلف شهری و همچنین جغرافیایی برای خود دارند؛ گرچه در ترکیه یک قشر خاکستری وجود دارد که رای آنها به هر یک از نامزدها، می تواند سرنوشت انتخابات را تعیین کند. با این شرایط گرچه شرایط میدانی، صف بندی مخالفان، وضعیت اقتصادی و نظرسنجی ها به سود قلیچدار اوغلو است، اما هنوز نمی توان او را پیروز قطعی انتخابات دانست.
در بعد اقتصادی باید به این نکته توجه داشت که حزب قلیچدار اوغلو؛ جمهوریخواه خلق، دارای دیدگاه های ملی گرایانه و تا حدی چپ گرایانه است و تاکید بر مساله محدودسازی و جلوگیری از فروش خانه به خارجی ها هم نشات گرفته از همین دیدگاه است. با توجه به جایگاه این حزب به عنوان مهم ترین حزب اپوزیسیون، شاید بتوان همین رویکرد را برای آینده ترکیه در نظر گرفت اما نباید فراموش کرد اتحاد فعلی اپوزیسیون که شامل 6 حزب ترکیه به علاوه جریان های کردی می شود، صرفا بر رفتن اردوغان از قدرت به اتفاق نظر رسیده اند و در حوزه های اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی اختلاف نظر جدی دارند. در نتیجه پیروزی قلیچدار اوغلو به معنای قبضه قدرت و پیاده کردن کامل دیدگاه های حزب جمهوریخواه خلق نخواهد بود. همزمان نتایج انتخابات پارلمانی نیز بسیار مهم است چراکه اگر اتحاد مخالفان بتواند پیشتاز انتخابات پارلمانی شود، اجرای برخی طرح ها ساده تر خواهد بود اما اگر جریان اردوغان و متحدانش اکثریت را به دست آورند، قلیچدار اوغلو در قدرت هم کار دشواری برای پیاده کردن سیاست های مدنظر خود در ترکیه خواهد داشت.
ائتلاف شش گانه اپوزیسیون علاوه بر کنار زدن اردوغان، روی بازگشت به نظام پارلمانی هم اتفاق نظر دارند اما همچنان تحقق این امر نیازمند برگزاری یک همه پرسی است که لازمه آن کسب اکثریت آرای نمایندگان پارلمان است و در نتیجه نتایج انتخابات پارلمانی ترکیه در اینجا نیز حائز اهمیت است.
تداوم حضور اردوغان، تداوم سیاست های گذشته او در روابط خارجی ترکیه است. این کشور در حوزه مناسبات منطقه ای، خود را در قامت رقیب جدی برای ایران مطرح کرده و حتی رقابت ها و مزاحمت هایی برای ایران در سوریه، عراق و در منطقه قفقاز پدید آورده و گاهی منافع و حتی امنیت ملی ایران را به چالش کشیده است، اما روی کار آمدن قلیچدار اوغلو می تواند تا حدی شرایط را تعدیل کند، چراکه نگاه سیاست خارجی او بیشتر به سمت غرب و بهبود و توسعه تعاملات خارجی با امریکا است که این خود می تواند ترکیه را به نوعی از بازی های منطقه ای خارج کند. از سوی دیگر قلیچدار اوغلو اعتقاد چندانی به مداخله ترکیه در امور منطقه ای بویژه کشورهای عربی و خاورمیانه عربی ندارد. به این ترتیب با کاسته شدن سطح مداخلات ترکیه در این حوزه می توان فضای مساعدتری برای فعالیت منطقه ای ایران در نظر گرفت. در عین حال نوع نگاه قلیچدار اوغلو به منطقه قفقاز هم مطرح است. او اخیرا در ویدیویی روی نقشه نشان داد که اگر قرار است مسیر ترانزیتی از ترکیه تا چین کشیده شود، باید از خاک ایران عبور کند و این یعنی کنار گذاشتن طرح موهوم کریدور جعلی «زنگزور» اردوغان که در 2 سال گذشته تلاش بسیار زیادی برای راه اندازی آن داشت. علاوه بر اینها، قلیچداراوغلو فارغ از ریشه های خانوادگی اش که به خراسان برمی گردد، فردی علوی است و نگاه مثبتی به ایران دارد. همزمان او بر توسعه تعاملات فرهنگی و تمدنی ایران و ترکیه و گسترش مناسبات اقتصادی دو کشور تاکید داشته؛ موضوعی که بویژه در سال های اخیر بشدت تنزل یافته است. بنابراین می توان گفت بدون شک در حوزه سیاست خارجی، روی کار آمدن قلیچدار اوغلو می تواند شرایط جدیدی را هم برای ایران و هم ترکیه در سطوح منطقه ای و روابط دوجانبه رقم بزند.
همان طور که پیش تر گفتیم، جامعه امروز ترکیه کاملا دوقطبی است و شکاف ها و گسل های مختلف در سطوح اجتماعی آن کاملا فعال است. بنابراین وقوع هر گونه اخلال یا تقلبی در روند انتخابات می تواند اعتراضات اجتماعی گسترده ای را رقم بزند که هم وجهه شخصی اردوغان و هم پرستیژ ترکیه در منطقه و جهان و همچنین اقتصاد آشفته آن را نیز با چالش جدی روبه رو کند، اما این گمانه که اردوغان به راحتی قدرت را تحویل رقبا نخواهد داد هر گونه احتمال تقلب و اختلال در انتخابات را حتی به قیمت هزینه های سنگین و وارد کردن ترکیه به یک دوره اعتراضات و آشوب را نمی توان رد کرد.