ایسنا/ یک تحلیلگر مسائل اوراسیا با اشاره به شاخصهای تاثیرگذار بر روابط تهران-باکو، گفت: ایران همواره تلاش کرده رابطه با باکو را مدیریت کند و از تشدید تنش در رابطه با جمهوری آذربایجان اجتناب ورزد، اما ایران ۵۰ درصد قضیه است، ۵۰ درصد دیگر به حکومت باکو برمیگردد که برای ایجاد رابطه خوب با ایران باید در تک تک این شاخصها تجدید نظر کند.
شعیب بهمن در گفتوگو با ایسنا با اشاره به دیدار وزیر امور خارجه ایران و رئیس جمهور آذربایجان در باکو و مسائل مطرح شده در مورد لزوم تقویت رابطه، اظهار کرد: هرچند که نفس اینگونه دیدارها بسیار ارزشمند است، اما نمیتوان انتظار داشت تنها دیدار مقامات عالیرتبه دو کشور در باکو به تغییر اساسی در روابط دوجانبه ایران و آذربایجان بینجامد، زیرا وضعیت روابط تهران و باکو به مسائل و معضلاتی گره خورده که تا زمان پیدا نشدن راه حلی برای آنها هرگونه تغییر و تحولی غیر ممکن است.
وی با اشاره به شاخصهای موثر بر روابط تهران-باکو، اضافه کرد: یکی از این شاخصها، سیاستهای ضد ایرانی است که جمهوری آذربایجان طی سالهای گذشته در پیش گرفته است. سیاستهایی که از طریق تبلیغ جریانهای پانترکیستی و حمایت از گروهکهای تجزیهطلب ایرانی در خاک خودش انجام داده و اساسا هنوز تغییری در این رویکرد باکو نسبت به ایران مشاهده نمیشود.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا ادامه داد: همچنین جمهوری آذربایجان با تبلیغات منفی علیه جمهوری اسلامی، همیشه تلاش کرده ایران را به عنوان کشوری عقب افتاده به مردمش معرفی کند و هنوز هم دست از این رویکرد خود برنداشته است.
بهمن مسائل مرتبط با مسلمانان و شیعیان جمهوری آذربایجان را سومین شاخص تاثیرگذار بر روابط تهران- باکو دانست و گفت: همیشه یکی از موضوعات قابل بحث بین دو کشور به مسئله آزادی شیعیان مسلمان در آذربایجان معطوف بوده است. در این خصوص اساسا دولت آذربایجان نه تنها برای شیعیان آزادی عملی قائل نیست، بلکه در دو سال اخیر به شدت فعالان مذهبی و دینی را سرکوب کرده است.
وی ادامه داد: شاخص دیگر مسئله اسرائیل است. جمهوری آذربایجان عملا فضای جغرافیایی را در اختیار مهمترین دشمن ایران قرار داده، اسرائیل پشت مرزهای ایران خاکریز ایجاد کرده و حضورش هم صرفا به یک حضور نظامی و اطلاعاتی محدود نمیشود، بلکه در سالهای گذشته بارها و بارها از طریق خاک آذربایجان علیه ایران عملیاتهای تروریستی و خرابکارانه انجام داده است. متاسفانه در دو سال گذشته این حضور نظامی، اطلاعاتی و امنیتی به ویژه در نوار مرزی با ایران تشدید یافته و تحول مثبتی در این زمینه هم صورت نگرفته است.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا شاخص دیگر را مسئله امنیت قفقاز دانست و عنوان کرد: در سالهای گذشته آذربایجان سعی کرده امنیت برونگرا را تجربه و پای کشورهای خارجی را به منطقه باز کند، به علاوه از تمایل ذاتی این کشور به عضویت در ناتو نیز نباید چشمپوشی کرد. تمام اینها مغایر با منافع و امنیت ملی ایران است. متاسفانه همچنان این سیاستها از سوی باکو پیگیری میشود، در حالیکه دولت ایران به امنیت درونزای منطقهای در قفقاز اعتقاد دارد و معتقد است سه کشور قفقاز باید به همراه سه بازیگر پیرامونی خودشان یعنی ایران، ترکیه و روسیه بتوانند به یک مدل امنیتی مشخص دست پیدا کنند. بنابراین در این حوزه هم هنوز تفاوت سیاستهای ایران و آذربایجان در خصوص امنیت قفقاز به چشم میخورد.
بهمن با اشاره به بحث کریدور زنگزور به عنوان دیگر موضوع تاثیرگذار بر رابطه ایران و جمهوری آذربایجان، بیان کرد: جمهوری آذربایجان با استفاده از عنوان جعلی کریدور زنگزور در تلاش است بخشهای جنوبی ارمنستان را تحت تسلط خودش در بیاورد و در بلندپروازانهترین حالت، اشغال جنوب ارمنستان و تصرف مرزهای مشترک ایران و ارمنستان را در سر میپروراند. ایجاد و اعمال حاکمیت بر کریدور زنگزور، کوچکترین هدف آذربایجان است که البته حذف ایران از مسیرهای ترانزیتی منطقه و به وجود آمدن خفگی ژئوپلیتیکی را برای ایران به همراه خواهد داشت.
وی با بیان اینکه از سوی باکو هیچ تغییری در هیچکدام از این شاخصها به وجود نیامده، تصریح کرد: دقیقا به همین دلیل صرف سفرها و دیدارهای مقامات عالیرتبه دو کشور نمیتواند تحولی در مناسبات فیمابین را به همراه داشته باشد. به ویژه در شرایط فعلی که نگاه و دیدگاههای طرفین کاملا متفاوت از یکدیگر است.
این تحلیلگر مسائل اوراسیا در خصوص تغییر رویکرد مقامات ایران نسبت به آذربایجان گفت: ایران بنا بر دلایل مختلف تلاش کرده رابطه با باکو را مدیریت و از تشدید تنش در رابطه با جمهوری آذربایجان اجتناب کند، اما ایران ۵۰ درصد قضیه است و ۵۰ درصد دیگر به حکومت باکو برمیگردد که با نفوذ و پشتوانه بازیگران خارجی مثل ترکیه، اسرائیل، انگلیس و ناتو دائما بر طبل تشدید تنش با ایران میکوبد. در چنین شرایطی اقدامات طرف ایرانی قاعدتا نمیتواند کارساز باشد، زیرا طرف مقابل اساسا به شیوه متفاوتی به ایران نگاه میکند و اهداف و منافعی را دنبال میکند که کاملا با منافع و امنیت ملی ما مغایر است.
بهمن با اشاره به صحبتهای مقامات آذربایجان در خصوص دالان زنگزور و تامین امنیت مرزهای ایران، عنوان کرد: این صحبتها کاملا مغایر با آن چیزی است که مقامات باکو در عمل دنبال میکنند. در نتیجه اینها بیشتر تعارفات دیپلماتیکی است که آذربایجان تصور میکند با بیان آنها میتواند خیال ایران را راحت کند یا لااقل چشمپوشی ایران بر ایجاد دالان زنگزور را به همراه آورد و در مقابل اقدامات باکو ساکت بنشیند.
وی با بیان اینکه آذربایجان باید در عمل تمایلش به ایجاد رابطهای خوب با ایران را نشان دهد، ادامه داد: آذربایجان باید به فعالیتهای ضد ایرانی خود پایان دهد، تبلیغات منفی علیه ایران را به اتمام برساند، حضور و نفوذ اسرائیل در کشورش را به حداقل ممکن برساند و در داخل خاک آذربایجان تهدید امنیتی علیه ایران صورت نگیرد. در عین حال باید از طرحهای توسعهطلبانه خود در مورد ارمنستان دست بردارد و به بازیگران خارجی اجازه مداخله در امور داخلی منطقه قفقاز را ندهد. اگر جمهوری آذربایجان در عمل به سمت این شرایط حرکت کند، میتوان گفت تغییر نگرش داشته وگرنه تمام اظهارات مقامات باکو مبنی بر روابط خوب و ایجاد امنیت برای ایران معنایی بیشتر از یک تعارف دیپلماتیک در بر نخواهد داشت.