شعیب بهمن، کارشناس آسیای مرکزی و قفقاز در گفتگو با راهبرد معاصر پاسخ داد:
اعلام آتش بس یکجانبه از سوی ارمنستان به توقف درگیری ها منجر می شود؟
شعیب بهمن: اعلام یک جانبه آتش بس از سوی ارمنستان نمی تواند کمکی به توقف درگیری ها کند چون در نهایت این موضوع باید مورد موافقت هر دو کشور قرار گیرد. علاوه بر این دست کم در مورد جنگ فعلی شاهد حضور مستقیم ترکیه و اسرائیل در صحنه نبرد هستیم. با توجه به اینکه اتاق عملیات مشترکی توسط ترکیه و جمهوری اذربایجان و رژیم صهیونیستی ایجاد شده است و تا حد زیادی تصمیم گیری در یک طرف جنگ از حوزه انحصاری جمهوری آذربایجان خارج شده است، لاجرم میبایستی نظر مساعد آنکارا و تل آویو نیز در این باره تامین شود.
اعلام آتش بس یکجانبه از سوی ارمنستان به توقف درگیری ها منجر می شود؟
به گزارش راهبرد معاصر؛ بحران قره باغ مدتی که در راس اخبار دیده می شود، شاید خیلی ها دو کشور جمهوری آذربایجان و ارمنستان را با مناقشه قره باغ بشناسند. کمتر از یکماه است بین ارمنستان و اذربایجان مجددا جنگ آغاز شده است. سخنگوی ارمنستان در حساب توئیتری اخیر خود از اتش بس بر سر این مناقشه خبر داده است، ولی سوال اصلی که مطرح است، این است که آیا این آتش بس موقتی است یا خیر؟
در همین باره شعیب بهمن کارشناس آسیای مرکزی و قفقاز براین باور است: آتش بس یکجانبه از سوی ارمنستان نیز نمی تواند کمکی به توقف درگیری ها کند چون در نهایت این موضوع باید مورد موافقت هر دو کشور قرار بگیرد. علاوه بر این دست کم در مورد جنگ فعلی شاهد حضور مستقیم ترکیه و اسرائیل در صحنه نبرد هستیم.
سخنگوی وزارت دفاع ارمنستان در توییتی اعلام کرده است، بعد از درخواست های جامعه بین الملل برای برقراری آرامش در منطقه مورد مناقشه شب نسبتا آرامی در مرز داشتیم و در صورت تنش های بیشتر آذربایجان مسئولیت دارد. این توییت می تواند در ایجاد آرامش نقشی داشته باشد؟
مناقشه قره باغ صرفا مناقشه ای بین دو کشور نیست تا بتوان با رسیدن به توافق بین این دو کشور گفت مناقشه متوقف خواهد شد و یا جنگ از سر گرفته می شود. در حال حاضر نیز هر دو این کشورها به چنین نتیجه ای نرسیده اند و با اینکه روس ها در روزهای گذشته بارها از ایجاد آتش بس به واسطه بازیگران مختلف حمایت کرده است ولی چنین پیشنهادی از سوی دولت آذربایجان رد شده است. بنابراین حتی اعلام یک جانبه آتش بس از سوی ارمنستان نیز نمی تواند کمکی به توقف درگیری ها کند چون در نهایت این موضوع باید مورد موافقت هر دو کشور قرار بگیرد علاوه بر این دست کم در مورد جنگ فعلی شاهد حضور مستقیم ترکیه و اسرائیل در صحنه نبرد هستیم. با توجه به اینکه اساسا اتاق عملیات مشترکی توسط ترکیه و جمهوری اذربایجان و رژیم صهیونیستی ایجاد شده است و تا حد زیادی تصمیم گیری در یک طرف جنگ از حوزه انحصاری جمهوری آذربایجان خارج شده است و قاعدتا دو بازیگر دیگر یعنی ترکیه و اسرائیل باید در این خصوص نظر بدهند یا رضایت آنها هم جلب بشود. این موضوع خود می تواند به پیچیده تر شدن اوضاع کمک کند و روند ایجاد آتش بس را تا حدی به تعویق بیندازد چون هر کدام از این بازیگران اهداف و منافعی دارند و این هدف ها ایجاب می کند درگیری ها در حال حاضر ادامه پیدا کند و انها به هیچ وجه به دنبال پایان یافتن درگیری ها نیستند. بنابراین پروسه آتش بس در شرایط فعلی کمی دشوار به نظر می رسد ضمن اینکه هیچ یک از طرفین تمایل ندارند از این نبرد و درگیری بازنده خارج شوند و اگر توازن استراتژیک بهم بخورد همین می تواند مانعی برای دستیابی به آتش بس باشد.
آیا در صورت ایجاد آتش بس، مجددا احتمال وقوع درگیری های دیگری وجود دارد؟
این اتفاق همیشه بوده و در روزهایی که شدت درگیری به این صورت نبود نیز باز تبادل آتش بین طرفین بود و به این صورت نبود که کامل متوقف شود و همواره تبادل اتش وجود داشت و در برخی از مواقع به دلیل تمایلات سیاسی و منافع حکومت های درگیر و یا بازیگران خارجی درگیری ها شدت پیدا می کند و به این شکل عیان می شود. تا راه حلی قطعی برای این مناقشه پیدا نشود شاهد وقوع درگیری ها خواهیم بود.
چرا تا اینجا میانگری بین این دو کشور در این مناقشه به نتیجه ای نرسیده است؟
چون تمام بازیگرانی که در این مناقشه دخیل هستند به نوعی از تداوم مناقشه سودی بیش از حل و فصل می برند. بازیگران به دلیل گسترش و یا حفظ نفوذ خود در منطقه از این مناقشه سود می برند. وقتی در بحرانی منافع متعارض وجود دارد، عملا دست یابی به راهکاری برای حل و فصل مناقشه بسیار دشوار خواهد بود و مناقشه قره باغ واجد این ویژگی ها است.
آذربایجان حیات خلوت روسیه است، ولی روسیه مایل به مداخله ایران در مناقشه قره باغ نیست این مساله چگونه بررسی می شود؟
به این شکل نیست، بخشی از عدم موفقیت ما در مساله میانجی گری به خارج و سایر بازیگران ارتباط ندارد. بخش مهم و اصلی این است که آیا ما اساسا طرحی برای این میانجی گری و حل و فصل این مناقشه داریم یا خیر اگر چنین طرحی داریم آیا ارائه کرده ایم یا خیر؟ انچه که ما تا به حال مشاهده کرده ایم این بوده که اساسا طرحی به شکل مدون وجود نداشته است و در عین اینکه برای میانجی گری اعلام آمادگی شده است اما مشخص نبود میانجی گری چگونه انجام خواهد شد و بر مبنای چه طرحی پیش خواهد رفت و همواره دارای ابهامات زیادی است و وزارت امور خارجه باید توجه ویژه ای به این مساله داشته باشد و اگر قرار است نقش ایران به عنوان یک میانجی در این مناقشه مطرح شود و ایران به این سمت حرکت کند، قاعدتا باید طرح مشخص و مدونی وجود داشته باشد، البته در کنار این فشار کشورهای خارجی و غربی نیز وجود داشته است تا اجازه ندهند ایران به عنوان میانجی وارد عمل شود چون ورود ایران می تواند نفوذ آنها را در منطقه کاهش دهد و این مساله ای است که خود ما نیز در مورد آن طرح مشخصی ارائه نکرده ایم.
اتهاماتی در خصوص همکاری ایران با ارمنستان عنوان شده است. هدف از این فرا فکنی ها چیست؟
این اتهامات دو هدف مشخص داشت. اول اینکه می خواستند به نوعی بر دلیل واقعی جنگ سرپوش بگذارند و افکار عمومی را منحرف کنند؛ اینکه چرا جنگ در شرایط فعلی اغاز شد و چه بازیگرانی در آن دخیل هستند و چه قدرت هایی از این جنگ منفعت می برند و به جای پاسخ دادن به این سوالات با شبهه افکنی سعی شد ذهن ها منحرف شود در حالیکه سیاست و نقش ایران در این ماجرا کاملا واضح و مشخص بوده است. انها می خواستند به نوعی پای ایران را به مناقشه قره باغ باز کنند و از طریق ایجاد این شبهه ها افکار عمومی داخل کشور را تحریک کنند و شکاف قومیتی بین مردم آذری نشین و نظام ایجاد کنند. انعکاس این مساله در اعتراضات محدودی که صورت گرفت دیده شد. هر چند در این راهبرد موفق نشدند ولی شبهاتی که ایجاد شد همچنان در فضای نخبگی و در بین توده های مردم وجود دارد و باید به آنها پاسخ داد.
برخی عقیده دارند تنها راه حل این مناقشه نظامی است، آیا راه حل سیاسی دیگر جوابگو نیست؟
مناقشه قره باغ اساسا از راه نظامی قابل حل نیست، اگر اینچنین بود تا به حال اتفاق می افتاد. مناقشه قره باغ فقط دارای ابعاد نظامی نیست و از جنبه های حقوقی سعی شده به این مساله وارد شوند. برخی عقیده دارند جمهوری آذربایجان از نظر تاریخی بر منطقه قره باغ حق حاکمیت ملی دارد و در مقابل برخی حق تعیین سرنوشت را مطرح می کنند و می گویند اگر امروز همه پرسی مطرح شود با توجه به اینکه اکثریت ساکنان این منطقه از ارامنه هستند آنها از این حق استفاده می کنند و وضعیت سیاسی خود را تعیین می کنند. از این نظر مساله از طریق جنگ قابل حل نیست و راهکار نظامی تنها به پیچیده تر شدن اوضاع کمک می کند و تنها تنفر را در بین ملت آذری و ارمنی افزایش می دهد. هر چه این اتفاقات بیشتر شود با توجه به کشتار و آسیب جنگ راه مصالحه سیاسی را دشوارتر می کند. همانطور که در سال های گذشته نیز این اتفاق رخ داده است آوردن دو طرف به پای میز مذاکره سخت تر از دفعات قبل بود. امروز شاهد پیچیده تر شدن مناقشه هستیم که پیچیده تر از قبل است.
راهبرد معاصر