شعیب بهمن، کارشناس مسائل بین الملل در رابطه با پیامدهای استیلای روسیه بر بندر استراتژیک ماریوپل و آینده منازعه حاکم بر اوکراین گفت: تسلط بر ماریوپل از حیث نظامی یک دستاورد ارزشمند برای روس ها محسوب می شود، ولی ارزش نظامی این تحول وابستگی عمیقی به ژئوپولیتیک و جغرافیای منطقه دارد. تسلط کامل روس ها بر این منطقه می تواند شرایط جدیدی را در خصوص نبرد اوکراین رقم زده و دست برتری را در بسیاری از جهات به روس ها بخشد.
تصرف ماریوپل بحران اوکراین را به کدام سو خواهد کشاند؟
به گزارش راهبرد معاصر؛ دو ماهی از منازعه اوکراین می گذشت که وزارت دفاع روسیه طی بیانیه ای اعلام کرد که کنترل شهر بندری ماریوپل را به دست گرفته است، بندری پر رونق در حاشیه دریای سیاه با جمعیت حدود نیم میلیون نفر.
اما کارخانه ای با مساحت نزدیک به چهار کیلومتر مربع در ماریوپل، به عنوان آخرین سنگر باقیمانده نیروهای اوکراینی، از تسلط روس ها جا ماند. آزوفستال از ۲۱ آوریل در محاصره نیروهای روسیه قرار گرفت و آخرین نقطه شهر استراتژیک ماریوپل در جنوب شرقی اوکراین بود که هنوز به طور کامل به دست نیروهای روسیه نیفتاده بود.
اما وزارت دفاع روسیه شامگاه جمعه ۲۰ مه اعلام کرد که نماد مقاومت اوکراینی ها در ماریوپل را تصرف کرده و بدین ترتیب کنترل کامل بندر استراتژیک ماریوپل به دست نیروهای این کشور افتاد. نیروهای هنگ آزوف مدتها در این کارخانه به مقاومت ادامه دادند. هنگی که پس از وقایع 2014 برای مبارزه با روس ها تشکیل شد و بعدها تبدیل به واحدی از گارد ملی اوکراین شد.
نگاهی به نقشه اوکراین نشان میدهد که چرا نجات ماریوپل برای اوکراینی ها دشوار و تقریبا غیرممکن بود. رساندن کمک به ماریوپل مستلزم عبور از ۱۰۰ کیلومتر خشکی تحت کنترل ارتش روسیه بود، کاری ناممکن و البته با تلفات بسیار.
با سقوط ماریوپل، روسیه اکنون کل ساحل دریای آزوف، بین استان دونتسک و کریمه را تحت کنترل خود دارد و اوکراین هم کنترل یکی از طولانیترین سواحل خود را از دست داده و بدین ترتیب دست کی یف از تجارت دریایی با جهان خارج قطع می شود.
در همین راستا هنگ ازوف اعلام کرد که نیروهایش در ماریوپل، 82 روز مقاومت کردند تا برای نبرد اوکراینی ها با نیروهای روسی و تامین تسلیحات غربی مورد نیاز زمان بخرند. سقوط ماریوپل، شهری در جنوب شرقی اوکراین و در ساحل شمالی دریای آزوف، به معنای تسلط کامل روسیه بر خلیج آزوف است، که میتواند یک کریدور زمینی به شبهجزیره کریمه ایجاد کند؛ شبهجزیرهای که در سال ۲۰۱۴ به روسیه الحاق شد.
در صورت ایجاد چنین کریدوری، نیروهای شرق اوکراین که تحت حمایت روسیه هستند، به کریمه دسترسی پیدا می کنند و این باعث میشود که حلقه محاصره سربازان اوکراینی حاضر در این منطقه از نظر لجستیک و تدارکاتی تنگ تر شود. علاوه بر این صنعتی بودن ماریوپل موجب می شود که سقوط آن، فشار اقتصادی شدیدی به دولت اوکراین تحمیل کند.
در گفتگو با «شعیب بهمن» کارشناس مسائل بین الملل آینده جنگ روسیه و اوکراین و سناریوهای احتمالی آن را به بحث گذاشتیم. بهمن در ابتدا در خصوص سقوط ماریوپل می گوید: سقوط ماریوپل از حیث نظامی یک دستاورد ارزشمند برای روس ها محسوب می شود، ولی ارزش نظامی این تحول وابستگی عمیقی به ژئوپولیتیک و جغرافیای منطقه دارد. در واقع شکست دادن نیروهای اوکراینی در ماریوپل، از حیث نبرد نظامی برای روسیه کار چندان سخت و دشواری نبود. اما به لحاظ جغرافیای این منطقه، قاعدتا دسترسی و تسلط کامل روس ها بر آن می تواند شرایط جدیدی را در خصوص نبرد اوکراین رقم زند. در واقع این تحول دست برتری را در بسیاری از جهات به روس ها می بخشد.
این کارشناس سیاسی معتقد است تسلط بر ماریوپل دستاورد نظامی مهمی برای روسیه نیست. بهمن یادآور می شود: باید توجه داشته باشیم که هدف اصلی روس ها دست کم در مرحله اول جنگ این است، که بتوانند نوار ساحلی اوکراین در دریای سیاه را در اختیار بگیرند. بنابراین به احتمال زیاد در مرحله بعدی تمرکز روس ها بر اودسا خواهد بود و روسیه سعی خواهد کرد اودسا را تحت کنترل خود دربیاورد تا اساسا ارزش و موقعیت ژئوپولیتیکی اوکراین را زیر سوال ببرند. بهرحال قطع ارتباط اوکراین با دریای سیاه تا حد بسیار زیادی می تواند موقعیت جغرافیایی این کشور را تحت تاثیر قرار دهد. در نتیجه سقوط ماریوپل در راستای سیاست کلی روسیه قابل ارزیابی است و از این حیث می توان آن را اتفاق مهمی در جنگ اوکراین دانست. اما اینکه تصور کنیم از حیث نظامی دستاورد بزرگی برای روسیه حاصل شده، خیر این چنین نیست. بهرحال روس ها یک سری ملاحظاتی را در پیش روی های نظامی خود دارند. آنها قصد دارند با کمترین آسیب بویژه به بخش های غیرنظامی طرحی را که برای جنگ دارند، پیش ببرند و دلیل اینکه تسلط بر ماریوپل به طول انجامید این بود که روس ها تمایل نداشتند تلفات انسانی این جنگ بیش از حد افزایش پیدا کند.
بهمن در تشریح سیاست جنگی روسیه می گوید: استراتژی روس ها در مرحله اول با توجه به نقشه ای که برای جنگ طراحی کردند، این بوده که نوار ساحلی اوکراین را در دریای سیاه تحت تسلط خود دربیاورند. زیرا در این صورت بخش مهمی از ارتباطات دولت کی یف با دیگر کشورها بویژه در بحث تجارت تحت الشعاع قرار می گیرد و این مسئله می تواند برای روس ها یک مزیت عمده و بسیار بزرگ به شمار بیاید. زیرا اگر در مرحله بعدی بخواهند با دولت اوکراین وارد مذاکره شوند، در این مذاکره دست برتر را در اختیار خواهند داشت. بهرحال از قدیم در نبردهای نظامی هر طرفی که توانسته بر یک جغرافیا مسلط شود، قاعدتا در پای میز مذاکره با دست بازتری توانسته حاضر شود.
این تحلیلگر سیاسی در خصوص تبعات متفاوت سقوط ماریوپل برای روسیه و اوکراین تاکید می کند: اگر روس ها بخواهند به سمت گزینه مذاکره با دولت کی یف بروند، قطعا دست برتر را خواهند داشت و دولت اوکراین در موقعیت بسیار ضعیفی قرار خواهد گرفت. حتی اگر روسیه قصد توسعه جنگ به سایر مناطق اوکراین را داشته باشد، با توجه به محاصره دریایی که آنها در حال تحمیل به اوکراین هستند، برای اینکه بتوانند جنگ را در دیگر مناطق حتی با سهولت بیشتری پیش ببرند، باز هم دست آنها بازتر خواهد بود. هر چند که همچنان گزینه و سناریو غرب اینست که روسیه را درگیر یک جنگ فرسایشی کند به نحوی که روس ها به سادگی نتوانند از این جنگ خارج شوند.
بهمن در بخش دیگری از تحلیل خود به اهداف مسکو در جنگ با کی یف می پردازد و می گوید: هدف بزرگ روسیه از آغاز جنگ این بود که بتواند دولت مستقر در کی یف را یا ناگزیر به فرار کند یا شرایطی را رقم بزند که این دولت سقوط کند. اگرچه این اتفاق تا به امروز رخ نداده است، اما وخامت اوضاع و پیش روی های روسیه در مناطق ساحلی می تواند عملا از محبوبیت زلنسکی در داخل اوکراین بکاهد. بخشی از مردم اوکراین ممکن است این فشار را به رئیس جمهور خود وارد کنند که چرا هزینه های بیشتری را به این کشور تحمیل می کند و از رفتن به پای میز مذاکره و مسالحه امتناع می کند. یا اگر بخشی از مردم اوکراین به این نتیجه برسند که مشکل اصلی حضور زلنسکی در قدرت است و اگر او استعفا دهد، شرایط بهتری برای آنها رقم خواهد خورد، ممکن است فشار افکار عمومی روی دولت تشدید شود.
این کارشناس سیاسی متذکر می شود که البته ممکن است درگیری های نظامی نتیجه عکس دهد و محبوبیت زلنسکی را افزایش دهد. به دلیل اینکه زلنسکی در برابر نیروهای روسی، که آنها را نیروی متجاوز می نامد، ایستادگی کرده و حاضر به تسلیم و فرار نشده است. واقعیت این است که همه این گزینه ها در شرایط کنونی اوکراین مطرح هستند و همگی می تواند محتمل باشد. بنابراین به رغم اینکه روسیه بحث تسلیم دولت مرکزی اوکراین را پیگیری می کند، اما این اتفاق باید با یک فشار نظامی و ژئوپلیتیکی همراه باشد، که به نظر می رسد تنگ تر کردن حلقه محاصره جغرافیایی اوکراین در دریای سیاه این موضوع را به سوی تحقق پیش می برد. در نهایت روس ها با این اقدام هم دولت اوکراین و هم کشورهای غربی را ناگزیر خواهند کرد که به سمت مذاکره حرکت کنند، مذاکره ای که در آن روس ها دست برتر را خواهند داشت.
راهبرد معاصر