کشمکش سیاسی در پاکستان که در بهار سال گذشته به رای عدم کفایت پارلمان به عمران خان و برکناری وی از مقام نخستوزیری منجر شد، اینک با دستگیری وی وارد مرحله جدیدی شده است. در حالی که عمران خان به دیوان عالی کشور برای پاسخگویی به کیفرخواستهای گوناگونی که علیه او صادر شده بود، مراجعه کرد، توسط نیروهای امنیتی پاکستان بازداشت شد.
این اقدام تنشهای سیاسی را افزایش داده و موجب برگزاری راهپیماییهای خشونتآمیز توسط هواداران عمران خان در اکثر شهرهای این کشور شده است. همچنین اینترنت در این کشور قطع و شبکه های اجتماعی مسدود شدند، بازار سهام و بورس پاکستان سقوط کرد، جادهها در شهرهای بزرگ بسته و مدارس نیز تعطیل شدند.
چالش ارتش
در حالی که هواداران و همراهان عمران خان، وجاهت قانونی حکم بازداشت وی را به چالش کشیدهاند و این اقدام را “آدمربایی” با انگیزه های سیاسی از سوی شهباز شریف، نخستوزیر فعلی توصیف کرده اند، مخالفان معتقدند که او باید به خاطر اتهامات در مورد اختلاس، فساد مالی و فعالیتهای تروریستی در دادگاه محاکمه شود.
واقعیت آن است که اگر چه عمران خان سال گذشته با رای مجلس پاکستان از قدرت برکنار شد اما هیچگاه چنین اقدامی را مشروع تلقی نکرد. وی همواره اعتقاد داشته که برکناری اش از مقام نخستوزیری غیرقانونی بوده و بر اساس یک “توطئه سیاسی” شکل گرفته است. بر این اساس عمران خان بارها در ماههای اخیر با برگزای اجتماعات بزرگ حامیان خود خواستار برگزاری انتخابات زودرس و برکناری شهباز شریف شده است.
با این حال به نظر می رسد عمران خان در شرایط برابر با شهباز شریف، نخست وزیر فعلی قرار ندارد. زیرا شریف در حالی از حمایت ارتش برخوردار است که عمران خان دائما در حال سرزنش نیروهای نظامی و حتی اتهام وارد کردن به آنها برای برکناری و سپس سوء قصد به جان خود است.
از نظر عمران خان، تيراندازی يک مهاجم مسلح در ماه نوامبر که موجب مجروح شدن وی و هوادارانش شد، توطئه ای از سوی نهادهای اطلاعاتی و امنيتی پاکستان بوده است. در طرف مقابل، نيروهای مسلح پاکستان معتقدند که عمران خان در حال طرح اتهامات جعلی و کينهتوزانه عليه ارتش است.
جدا از آنکه نیروهای نظامی و امنیتی پاکستان در ترور عمران خان دست داشته اند یا خیر، واقعیت آن است که ارتش این کشور همواره نقش مهمی در عرصه تحولات سیاسی ایفا کرده است. نيروهای مسلح در حدود نيمی از ۷۵ سالی که از استقلال پاکستان میگذرد، قدرت سياسی را بهطور مستقيم در دست داشته اند.
همچنین در دورههايی که حکومت در دست غيرنظاميان بوده، تعدادی از نخستوزيران، محاکمه و زندانی و يا در سوءقصدهای اسرارآميز به قتل رسيدهاند. در عین حال توجه به این نکته مهم است که از زمان استقلال این کشور از اشغال بریتانیا در سال 1947، هیچ نخست وزیر پاکستان نتوانسته دوره خود را کامل به پایان برساند.
رد پای آمریکا
تحولات داخلی پاکستان صرفا معطوف به نقش ارتش و نیروهای مسلح این کشور نیست، بلکه در پشت پرده رد پای آمریکایی ها کاملا مشهود است. چنانکه عمران خان علت اصلی برکناری خود را در سیاست های مداخله جویانه آمریکا می جست. از نظر عمران خان، دلیل اصلی مخالفت آمریکا با ادامه نخست وزیری وی در تلاش های او برای نزدیک شدن به روسیه و چین و دوری گزیدن از واشنگتن نهفته است. چند دلیل واضح وجود دارد که نشان می دهد آمریکایی ها دستاویز لازم برای حذف عمران خان از عرصه سیاسی پاکستان را داشته اند:
نخست آنکه، عمران خان تلاش می کرد درب های پاکستان را به روی سرمایهگذاریهای چینی باز کند که طبیعتا این امر خشم واشنگتن را برانگیخت.
دوم آنکه، پس از خروج ایالات متحده از افغانستان در ماه اوت 2021، دولت جو بایدن به دنبال ایجاد پایگاه های نظامی و اطلاعاتی در پاکستان برای جبران مناطق از دست داده در افغانستان بود، اما عمران خان از اجابت چنین درخواستی امتناع ورزید.
سوم آنکه، در ژوئن 2021، شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه در دولت عمران خان، در مجلس سنای پاکستان متعهد شد که “تحت رهبری نخست وزیر عمران خان، هیچ پایگاه ایالات متحده در خاک پاکستان وجود نخواهد داشت.”
این رویدادها در حالی رخ دادند که از نظر ارتش پاکستان، رابطه با ایالات متحده آمریکا یک اتحاد استراتژیک به شمار می آید که باید به هر قیمتی حفظ شود. به این ترتیب انشقاق و دوگانگی میان عمران خان و نیروهای نظامی پاکستان افزایش یافت.
عمران خان چند هفته قبل از سرنگونی در آوریل 2022، علناً از توطئه آمریکایی با هدف برکناری اش از قدرت صحبت کرد و افزود که اسلام آباد یادداشتی اعتراض آمیز به سفارت آمریکا در رابطه با آنچه که وی توطئه خارجی برای سرنگونی قدرت مشروع در اسلام آباد توصیف کرد، تسلیم کرده است. از دیدگاه او، یک توطئه با بودجه خارجی و دست های داخلی وجود داشت.
در این بین آنچه ادعای عمران خان را تقویت کرد، برکناری وی با رای مجلس درست در زمانی بود که او از مسکو بازگشته بود. در آن زمان عمران خان اولین رهبر خارجی بود که پس از آغاز عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین با پوتین دیدار می کرد؛ دیداری که قاعدتا نه برای آمریکایی ها خوشایند بود و نه برای ارتش پاکستان که به واشنگتن به چشم یک متحد می نگرد.
چشم انداز آینده
رابطه بین رهبران سیاسی و فرماندهان نظامی ارتش در پاکستان نشان دهنده سنگ بنای حکومت این کشور از بدو پیدایش تا زمان حاضر است. رهبران غیرنظامی همواره با ارتشی که در حدود نیمی از تاریخ مستقیماً بر این کشور حکومت کرده، درگیر بوده اند. در واقع ارتش پاکستان، چه آشکار و چه پنهان، همواره حاکم واقعی این کشور بوده است.
بنابراین، سیاستمداران غیرنظامی یا باید طرفدار ارتش باشند یا توسط ارتش برکنار می شوند. عمران خان نیز که در برهه ای از زمان با حمایت مستقیم نظامیان به قدرت رسید، نتوانست در ادامه راه با ارتش هم مسیر شود. در حالی که دولت عمران خان یکی از مطیع ترین دولت های پاکستان در برابر ژنرال ها بود و انتظار می رفت که این ستاره سابق کریکت بتواند اولین نخست وزیر غیرنظامی و منتخب باشد که دوره قانون اساسی خود را (5 سال) به پایان می رساند، اما این امر محقق نشد.
در حال حاضر انتظار می رود همانگونه با اعلام خبر دستگیری عمران خان فضای سیاسی این کشور دچار التهاب شد، تنش و درگیری میان هوادارن وی و دولت شهباز شریف به خصوص در شهرهای مهمی همچون لاهور، کراچی و راولپندی ادامه یابد.
در این بین اگر اعتراضات تداوم یابند، نوع جهت گیری ارتش می تواند در تعیین آینده سیاسی پاکستان اثرگذار باشد. بر خلاف ادوار گذشته که ارتش برای دخالت در امور سیاسی تقریبا یکپارچه بود، اینک با اختلافات درونی زیادی مواجه است. زیرا بخشی از ارتش، طرفدار عمران خان هستند و امکان دارد که این امر کنترل اوضاع را برای مخالفان سیاسی وی دشوار کند. به خصوص که عمران خان نشان داده که قادر به بسیج عمومی توده های مردم در حمایت از خود است.
در عین حال امکان دارد که دستگیری عمران خان، وضعیت سیاسی پاکستان را وارد مرحله جدیدی از تنش کند؛ زیرا وی می تواند پشت میلههای زندان، تهدید بزرگتری برای بقای دولت شهباز شریف باشد. البته این امر در شرایطی رخ خواهد داد که اعتراضات اجتماعی و سیاسی حامیان وی تا زمان آزادیش ادامه یابد.
در این بین آنچه آینده سیاسی پاکستان را مشخص می کند، نوع تعامل ارتش با عمران خان و حامیان وی است. این در حالیست که هنوز وضعیت بین عمران خان و ارتش نامشخص است و گام بعدی طرفین به احتمال زیاد به میزان اعتراضات طرفداران خان بستگی دارد که ممکن است مقامات نظامی را مجبور به آزادی وی کند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد، همچنان یک سوال مهم باقی می ماند: آیا عمران خان می تواند در انتخابات آینده شرکت کند یا باید برای همیشه از عرصه سیاست کنار رود؟