آنگونه که ارزیابیها نشان میدهد مناقشه قرهباغ مناطق راهبردی انتقال انرژی را تحت تأثیر قرار داده است. هر چند گفته میشود مناقشه قرهباغ فینفسه در فضای بازارهای جهانی انرژی تأثیر چندانی نداشته است، با این حال جنگ ۱۲ ژوئیه ۲۰۲۰ که در منطقه تووز صورت گرفت، اهمیت بسیار زیادی نیز در حوزه انرژی داشت، زیرا از آن منطقه دو خط لوله مهم به سمت گرجستان، ترکیه و اروپا کشیده شده است که هر یک دارای اهمیت خاص خود هستند.
شعیب بهمن کارشناس و تحلیلگر مسائل روسیه در یادداشتی نوشته است: خطوط لوله گاز طبیعی آذربایجان و ترکیه (تاناپ) بخشی از کریدور جنوبی گاز است که با هدف تنوعبخشی به منابع انرژی اروپا طراحی شده است. نخستین مرحله آن تحت عنوان پروژه ترانس آناتولی (تاناپ) که گاز میدان شاه دنیز را به ترکیه میرساند، سال ۲۰۱۸ افتتاح شد. این خط لوله که قرار است تا ایتالیا امتداد یابد و از آن با عنوان «جاده ابریشم انرژی» نیز یاد میشود، با مشارکت ۱۲ شرکت و ۶ کشور و با ۴۰ میلیارد دلار سرمایه احداث شده است. اگرچه اکنون پروژه تاناپ با ظرفیت اولیه انتقال ۶ میلیارد مترمکعب گاز به بهرهبرداری رسیده، اما قرار است در آینده نزدیک پروژه تاپ (ترنس آدریاتیک پایپلاین) نیز به ظرفیت ۱۰ میلیارد مترمکعب به بهرهبرداری برسد. پروژه تاپ که ظرفیتی حدود ۱۰ میلیارد مترمکعب دارد، از طریق ترکیه و یونان تا ایتالیا ادامه خواهد یافت، همچنین قرار است در آینده، گاز سایر کشورهای آسیای مرکزی همچون ترکمنستان و قزاقستان نیز از طریق این خط لوله به سمت اروپا روانه شود.
خطوط لوله نفت باکو – تفلیس – جیحان نیز از سال ۲۰۰۶ آغاز بهکار کرده، نفت جمهوری آذربایجان را از طریق گرجستان به ترمینال دریایی در جیحان انتقال میدهد و از آنجا نیز بهوسیله تانکرها به بازارهای بینالمللی ارسال میشود. خط لوله باکو – تفلیس – جیهان حدود یک هزار و ۷۷۰ کیلومتر طول دارد و با هزینه ۳ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری با پشتیبانی مستقیم آمریکا احداث شده است. خط لوله مذکور که ترافیک تانکرها در تنگههای ترکیه را سبکتر کرده، به دلیل تأمین انرژی امن و بدون وقفه به غرب، از اهمیت راهبردی برخوردار است.
با توجه به آنکه در منطقه قفقاز، جمهوری آذربایجان مهمترین تولیدکننده و صادرکننده نفت و گاز به شمار میآید، کشیده شدن جنگ به میدانها یا خطوط انتقال انرژی بیش از همه به ضرر باکو خواهد بود. در مراحل بعد، ترکیه و اسرائیل که مهمترین مصرفکنندگان نفت و گاز جمهوری آذربایجان هستند، متضرر و در نهایت اروپاییها کمی با چالش مواجه خواهند شد. اگر از جنبه انرژی به جنگ در قرهباغ نگریسته شود، قاعدتاً مورد هدف قرار دادن منابع و خطوط لوله جمهوری آذربایجان میتواند یکی از اهداف راهبردی ارمنستان برای قطع شریان حیاتی باکو در حوزه اقتصادی باشد.
از سوی دیگر کشوری همچون روسیه نیز که همواره درصدد حفظ بازارهای اروپا و جلوگیری از احداث خطوط لوله به سمت کشورهای اروپایی بوده، از آسیب دیدن خطوط جمهوری آذربایجان و توقف جریان صدور نفت و گاز این کشور میتواند منتفع شود، زیرا مسکو این خطوط لوله را ناامن و نامطمئن برای درازمدت به تصویر میکشد و در عوض کشورهای اروپایی را بیش از گذشته به همکاری با خود ترغیب میکند.
آمریکا نیز به نوبه خود از وقوع چنین حوادثی منتفع خواهد شد، بهخصوص که تمایل دولت ترامپ برای فروش گاز مایع به کشورهای اروپایی و حتی ترکیه در سالهای اخیر با رشد قابل توجهی مواجه بوده است. بر این اساس آمریکاییها تلاش کردهاند تا حد ممکن از طرق مختلف از جمله اعمال فشار و تحریم، منابع نفتی و گازی رقیب را از عرصه خارج کنند تا بازار برای صادرات نفت و گاز خود فراهم شود.
با این حال اکثر کشورهای اروپایی بهرغم آنکه در سالهای گذشته به واردات انرژی از جمهوری آذربایجان به مثابه یکی از خطوط جهت تنوعبخشی واردات خود نگاه کردهاند، اما تمایل چندانی ندارند بر اساس تبلیغات باکو در خصوص احتمال آسیب رسیدن به منابع و خطوط انتقال انرژی وارد مناقشه شوند و به حمایت از یک طرف بپردازند. آنها تصور میکنند که جمهوری آذربایجان بیش از حد به بزرگنمایی خطر حمله به تأسیسات انرژی خود مبادرت میورزد و از این طریق قصد دارد حمایت بیشتری در جامعه بینالمللی به نفع خود و علیه ارمنستان کسب کند.
به هر روی اگرچه گفته میشود جنگ در قرهباغ تأثیر چندان زیادی بر بازارهای انرژی در جهان نگذاشته است. اما شاید بتوان گفت در محدوده جغرافیایی و در همسایگی ما تحولاتی بزرگ رخ خواهد داد که شاید در این میدان ایران دیگر بازیگری نخواهد کرد.
سیدحمید حسینی درباره پایان جنگ قرهباغ و امتیازاتی که کشورهای درگیر در حوزه انرژی بدست آوردند، معتقد است: البته موضوع درگیری انرژی نبود، یک اتهام به ارمنستان وارد شد که با حمایت روسیه به خط لولههای انتقال گاز از آذربایجان به ترکیه حمله میکنند، اما مشخص شد که روسیه نقشی در این معادلات ندارد و مانند ایران بیطرف بوده است، اکنون نیز جنگ دو کشور پایان یافته و در واقع میتوان گفت انرژی تاثیر بالایی نداشته است.
وی سیاست ایران را در موضوع درگیری قرهباغ مثبت ارزیابی کرد و گفت: ما از نظر تاریخی حق آذربایجان را به رسمیت شناختیم اما خودمان را درگیر نکردیم و این نشان از سیاست خوبی بوده است.
این تحلیلگر حوزه انرژی تصریح کرد: ترکیه در این بین روش تهاجمی پیش گرفته و بدنبال گسترش ایده عثمانیگرایی است، آنکارا همیشه متحد و شریک آذربایجان بوده و سالها با ارمنستان درگیری دارد، در منازعه ارامنه با ترکیه هستیم و روابط تجاری ترکیه و ارمنستان سالها قطع است، بعید نبود که از آذرباجیان حمایت کند.
وی یادآور شد: ما در شرایطی نبودیم که از آذربایجان و یا ارمنستان حمایت کنیم و نه میتوانستیم ارمنستان را نادیده بگیریم، تعدادی از ارامنه در ایران زندگی میکنند، شرایطی است که اگر ما راه را روی آنها ببندیم قطعا هیچ تنفسگاهی ندارند، بنابراین ایران عاقلانه عمل کرد.
حسینی درباره نقش سیاستهای انرژی ایران در قرهباغ تاکید کرد: ما در حال حاضر با ارمنستان روابط انرژی داریم و ادامه پیدا میکند، در واقع ایران در این بین متضرر حوزه انرژی نبوده است.
خبرگزاری ایلنا
نبض انرژی